چکیده:
حدیث گرده افشانی درختان خرما (تأبیر النخل) در برخی منابع حدیثی نقل شده و به پیامبر( نسبت داد که از گرده افشانی درخت خرمای نر بر خرمای ماده منع کرد و موجب زیان مردم شد. این حدیث از سوی دکتر عبدالکریم سروش به عنوان خطای علمی پیامبر( مطرح شده است.در این نوشتار، حدیث «تأبیر النخل» مورد نقد سندی و محتوایی قرار گرفته است و روشن شده که این حدیث از قرن سوم در منابع حدیثی اهل سنت پیدا شده است. از این رو، برخی آن را جعل حاکمان زمان برای توجیه جدایی دین و دنیا دانستهاند، و از نظر محتوایی نیز مخالف قرآن بوده است و با شأن پیامبر( ناسازگار است؛ همان طور که با پیش آگاهیهای ایشان ـ که از طریق قرآن در مسأله زوجیت و لقاح گیاهان و آگاهی طبیعی ایشان که از محیط مدینه به دست آورده بود ـ معارض است. بنابراین، این حدیث نمی تواند خطای علمی پیامبر( را به اثبات برساند.
خلاصه ماشینی:
است؛ اما در برخی از احادیث اهل سنت (حدیث تأبیر النخل) مطالبی نقل شده است که موجب ابهام و طرح پرسشهایی در این مورد شده که آیا واقعا پیامبر( از زوجیت گیاهان و لقاح آنها آگاهی داشت؟!
این روایت در منابع حدیثی شیعی نقل نشده، ولی در برخی کتابهای علمای شیعه نقل شده و مورد انتقاد قرار گرفته است؛ از جمله: علامه عسکری در احادیث ام المؤمنین عایشه، و معالم المدرستین و آیةالله سبحانی در کتاب البدعة و کتاب فی ظلال التوحید و علی کورانی در الف سؤال و اشکال، و سید مرتضی عاملی در الصحیح من سیرة النبی الاعظم.
نیز مورد نقد قرار گرفته است؛ مثل محمد ابوریه در اضواء علی السنة المحمدیة و شیخ المضیرة، 1 ولی در عصر حاضر بار دیگر دکتر عبدالکریم سروش به این حدیث استناد کرده است.
أخبرنا أبو یعلی، قال: حدثنا عبد الأعلی بن حماد، قال: حدثنا حماد بن سلمة، قال: أخبرنا هشام بن عروة، عن أبیه، عن عائشة وثابت، عن أنس بن مالک، أن النبی ـ صلی الله علیه وسلم ـ سمع أصواتا، فقال: «ما هذه الأصوات؟»، قالوا: النخل یأبرونه، فقال: «لو لم یفعلوا لصلح ذلک»، فأمسکوا، فلم یأبروا عامهم، فصار شیصا، فذکر ذلک للنبی ـ صلی الله علیه وسلم ـ ، فقال: «إذا کان شیء من أمر دنیاکم فشأنکم، و إذا کان شیء من أمر دینکم فإلی».
فبلغهم فترکوه و نزلوا عنها، فلم تحمل تلک السنة شیئا، فبلغ ذلک النبی ـ صلی اللهم علیه و سلم ـ ، فقال: «إنما هو ظن ظننته إن کان یغنی شیئا فاصنعوا، فإنما أنا بشر مثلکم و الظن یخطئ و یصیب، و لکن ما قلت لکم قال اللـه ـ عز وجل ـ فلن أکذب علی اللـه».