چکیده:
راز و مسئله دو مفهوم اساسی در فلسفه گابریل مارسل است.او با تمایزی که بین آنها قائل میشود تلاش میکند میان بسیاری از موضوعاتی که سنتا در فلسفه محل بحث بوده است و موضوعاتی که مشخصا در علوم مطرح میشود فرق بگذارد.در این نوشتار ابتدا مفهوم مسئله و اوصاف آن و نیز تفکر اولیه را به نزد مارسل شرح میدهم.سپس معنایی را که مارسل از«راز»مراد میکند توصیف میکنم.در گام بعدی،از گسترهء راز سخن به میان میآورم،و در پایان چگونگی معرفت راز و جایگاه مشارکت و تفکر ثانویه را در این زمینه موضوع بررسی قرار میدهم.
خلاصه ماشینی:
در عالم موجودات بىجان نيز گرايش عناصر به تركيب باهم براى ايجاد ملكول دال بر وجود هدفمندى امور جهان است در گام دوم برنتانو چنين استدلال مىكند كه: احتمال آنكه عقل قبل از خلقت وجود داشته باشد 1/2 است،زيرا احتمال آنكه عقل سبب ايجاد نظم در جهان باشد بىنهايت كوچك (محال)نيست.
به نظر من،مىتوان اين معنا را با تعبير رساترى،به شكل زير بيان كرد: عبارت "e" مشخصكننده سخت پاى X است اگر و تنها اگر به نسبت هر جهان ممكنى كه X در آن وجود دارد، "e" صرفا بر X دلالت كند.
به نظر من،مىتوان تعريف(م س پ)را چنين بازسازى كرد: عبارت "e" مشخصكننده سخت پاى سرسخت شىء X است،اگر و تنها اگر به نسبت همه جهانهاى ممكن(چه جهانهايى كه X در آنها وجود دارد و چه جهانهايى كه X در آنها وجود ندارد)صرفا بر X دلالت كند.
با توجه به توضيحات بالا،چكيده استدلال كريپكى بر ضرورى بودن اينهمانىهاى نظرى آن است كه:علم تجربى ثابت مىكند كه در جهان كنونى،تركيب شيمايى H2O ،همان ماهيت و ذات آب است و«آب»و «H2O» بر نوع طبيعى واحدى دلالت مىكنند و ازاينرو،قضيه آب- H2O در جهان كنونى،درست است از سوى ديگر،هم«آب»و هم «H2O» مشخصكننده سخت پاىاند و در همه جهانهاى ممكن(كه در آنها آب وجود دارد) بر مدلول واحدى دلالت دارند.