چکیده:
با پیشبینی استقرار بیش از 66 درصد جمعیت جهان در شهرها تا سال 2020 میلادی،جهان در حال تبدیل به جهانی شهری است.از این رو مدیریت شهری در آینده بهطور اعم و در قرن بیست و یک بهطور اخص،درگیر نوعی چالش خواهد بود؛چالشی که خود تابعی از تغییر و تحولات فناورانه،جمعیتی، اقتصادی و سیاسی و بینالمللی محسوب میگردد.شدت یافتن روزافزون مقیاس و گستردگی و نیز پیچیدگی مسائل شهرها و همچنین آشکار شدن بیکفایتی سیستمهای سنتی بوروکراتیک و تصمیمگیری بالا به پایین،سبب شده است گرایشی بهسوی سیستمهایی بهوجود آید که در آن تصمیمات بزرگ و کوچک با اشتراک بین صاحبانه منافع شهری اتخاذ شوند.مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمانهای بینالمللی توسعه در طی چند دهه اخیر با تشدید مسائل حوزه مدیریت شهری و در پی تحقق پایداری در مدیریت شهری به چارهجویی پرداخته و بهدنبال مطرح شدن دیدگاه و تئوری توسعه پایدار، شهر انسانگرا هستند و در زمان حاضر رویکرد«حکمروایی خوب شهری» را به عنوان اثر بخشترین،کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت معرفی نمودهاند.هدف از نوشتار حاضر؛بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با حکمروایی خوب شهری و بررسی نمونهای از تجارب داخلی مرتبط با این رویکرد و تأکید بر این نکته است که با وجود ساختاری شدن پارهای از مشکلات مدیریت شهری در ایران؛تبیین صحیح،نهادینهسازی و نگاه راهبردی به موضوع«حکمروایی خوب شهری»،کمک میکند تا مدیریت پایدار شهری به سرعت و امیدواری بیشتری در شهرهای ایران شکل گیرد.
خلاصه ماشینی:
"هدف از نوشتار حاضر؛بررسی و تحلیل مفاهیم و اصول مرتبط با حکمروایی خوب شهری و بررسی نمونهای از تجارب داخلی مرتبط با این رویکرد و تأکید بر این نکته است که با وجود ساختاری شدن پارهای از مشکلات مدیریت شهری در ایران؛تبیین صحیح،نهادینهسازی و نگاه راهبردی به موضوع«حکمروایی خوب شهری»،کمک میکند تا مدیریت پایدار شهری به سرعت و امیدواری بیشتری در شهرهای ایران شکل گیرد.
از طرف دیگر،شدت یافتن روزافزون مقیاس و گستردگی و نیز پیچیدگی مسائل شهرها و همچنین آشکار شدن بیکفایتی سیستمهای سنتی بوروکراتیک و تصمیمگیری بالا به پایین،سبب شده است گرایشی بهسوی سیستمهایی بهوجود آید که در آن تصمیمات بزرگ و کوچک با اشتراک بین صاحبان منافع شهری اتخاذ میشوند (عسگری(الف)،1378:134)،جامعه جهانی،امروزه به این نتیجه رسیده است که مشکل عمده مدیریت شهری کمبود منابع مالی یا تکنولوژی مدرن و یا نیروی انسانی ماهر نیست بلکه پیش و بیش از همه،مشکل اصلی در شیوه اداره این عوامل است(ترابی،1383:6).
بنابر نظر«مک لالین»حکومت،مجموعهای از نهادهای رسمی و حقوقی با قدرت قانونی است و مبین رویکرد سنتی در اداره شهرها و مدیریت شهری و کلان شهری است و بیشتر به مناسبات حکومت مرکزی با شهرداریها و سازمانهای رسمی و حکومتی میپردازد و بر روابط عمومی بین آنها تأکید دارد؛در حالی که حکمروایی نوعی فرآیند است که متضمن نظام بههمپیوستهای است که هم حکومت و هم اجتماع را در بر میگیرد(لالهپور،1386:62).
از نظر پاسخگویی،در نظام مذکور برای شورای سیاستگذاری و برنامهریزی مجموعه شهری تکلیف شده است(ماده 64 و 65 لایحه نظام مدیریت مجموعههای شهری)،در صورتی که افراد و ساکنان،نسبت به تصمیمات این شورا و اقدامات سازمان اجرایی مجموعه شهری اعتراضی داشته باشند،این شورا میبایست از طریق هیأتی جهت بررسی و رسیدگی به اعتراضات،ظرف مدت سه ماه پاسخ لازم را بدهد(عسگری(ج)1378:19)."