خلاصه ماشینی:
"پس عجیب نیست که اقتصاددانان،تا به حال زیاد به این موضوعات نیندیشیدهاند که:چرا کشورهای جدید تشکیل میشوند؟به چه دلیل برخی از کشورها بزرگتر از سایر کشورها هستند؟و آیا بزرگی یا کوچکی یک کشور میتواند مفهوم اقتصادی داشته باشد یا خیر؟اما به تازگی،مقالهای از دو اقتصاددان ایالیایی منتشر شده که در حکم گامی آغازین در جهت پرکردن این خلاء میباشد.
آنها ضمنا به این نکته اشاره دارند که چنین نتیجهء مطلوبی هرگز در یک نظام دموکراتیک حاصل نخواهد شد،زیرا در نظامهای دموکراتیک،این اکثریت است که باید دربارهء(وضعیت) مرزنشینان و سیاستهای مالیاتی دولت تصمیم بگیرد،و بخش عمدهء مردم، نسبت به اعطای کمک به اقلیتهایی که در حاشیهء کشورشان زندگی میکنند،تمایلی ندارند.
اما دربارهء شوق به جدایی از نظامهای دموکراتیک دیرپایی،نظیر کانادا، چه میتوان گفت؟آلزینا و اسپولار این پدیده را با افزودن(عامل) یکپارچگی اقتصاد جهانی به چهارچوب بحث خود،تشریح میکنند: هنگامی که موانع عمدهای در تجارت میان کشورها موجود است،تعلق داشتن به یک کشور بزرگ مزیت دیگری نیز دارد،و آن برخورداری از بازار برای کشورهای کوچک مستقل آسانتر میگردد."