خلاصه ماشینی:
"مثلا فوتبال هم مثل واقعیت سینما از عناصر استتیک، زیباییشناسی و هنری تشکیل شده،به این معنا که هنگام تماشای فوتبال،در واقع مشغول تماشای یک داستان دراماتیک هستیم،چنین نیست که صرفا یک عمل جمعی و اجتماعی را تماشا کنیم.
اگر فوتبال فقط یک عمل جمعی و گروهی است،خوب،در بازار و در مدرسه هم کار گروهی میکنیم،پس چرا لذت دراماتیکشان را در نمییابیم؟اگر وجود چنین کشش دراماتیکی در فوتبال صحت داشته باشد،در این صورت آیا میتوان پرسید این عنصر دراماتیک و کشش زیباییشناسانه،حاصل چیست؟ صنعتی:اجازه بفرمایید هم دلایل تردیدم را در مورد هنر بودن فوتبال عرض کنم و هم به موضوع دیگری که قرار است امروز در موردش صحبت کنیم،یعنی فوتبال به مثابه"صنعت"(و نه به مثابه یک ورزش) بپردازیم.
آنچه میان فوتبال و صنعت سینما قابل مقایسه است،آن قسمت از سینماست که کمتر نیاز به فکر کردن دارد،مثل فیلمهای پرفروش که جنبههای هنری چندانی ندارند،نه این که اصلا هنر نباشند،هر فیلم مزخرفی هم بالاخره حداقلی از تکنیک دارد.
خیمهدوز:همانطور که در هنر عامهپسند موسوم به popart بیشتر فرم اثر و تاثیر آنی آن بر مخاطب مورد نظر است،بیآن که الزاما به اندیشهورزی و تفکر نیازی داشته باشد،در فوتبال هم میشود گفت وضع همینطور است.
تازه مگر خاطرهسازی خصوصیت هنر است؟قدرت خاطرهسازی فوتبال از آن جاست (به تصویر صفحه مراجعه شود) که فوتبال به دلایلی که گفته شد،بویژه این که صنعت است و تبلیغات رسانهایاش قدرت اسطورهسازی بسیاری دارد،قهرمانسازی میکند و البته در این مورد با صنعت سینما و ستارهسازی آن شباهت دارد."