خلاصه ماشینی:
"با این وجود به نظر شما آیا در تاریخنگاری دینی از منظر هستیشناسی به تاریخ مینگریم؟به عنوان مثال آیا در تاریخ طبری که مورخ نوشتهاش را از خلقت عالم شروع میکند و به یک منتها(معاد)توجه دارد.
کتاب ماه:پس در تاریخنگاری دینی موضوع مطالعهی مورخ چیست؟ دکتر مجتبائی:تعیین خط و مرز بین بخشهای مختلف تاریخ و آن را از مناظر مختلف دیدن بسیار دشوار است.
این گروه بعدی که دیگر علم تاریخ را یک مبحث ماورایی و مقدس ندیدهاند و آن را علمی بشری دانستهاند،به همین علت زاویهی دید و دستاوردهای ایشان نیز بسیار با مورخان قبل از خود تفاوت پیدا کرد.
بزرگترین حساسیت مسأله این است که وقتی مورخ تاریخ مینویسد،آیا به عنوان یک مبلغ مینویسد یا به عنوان یک روشنفکر و محقق؟ کتاب ماه:با تشکر از دکتر نورائی.
آیا در مورد کلام نیز میتوان چنین گفت؟که مورخی به عنوان متکلم وقایع تاریخی را به گونهای گزینش و چینش کند که عقیدهی خود را به اثبات برساند؟آیا تاریخنگاری دینی نیز از این جنس است؟ دکتر مجتبائی:خیر.
کتاب ماه:استاد اگر بپذیریم که تاریخنگاری یک ژانر از تاریخنگاری است،یعنی مورخ سیر یک دین یا نهادهای یک دین و تطورات آنها را در تاریخ بررسی میکند؟ دکتر مجتبائی:تاریخنگاری دینی همهی اینهاس.
کتاب ماه:تمایز میان تاریخنگاری کلامی و دینی و فلسفی چیست؟ دکتر نورائی:یک وقت به مفهوم نگارش تاریخ کلام است که با سایر نحلههای تاریخنگاری تفاوتی ندارد.
اما یک وقت هست که این به معنی غلبهی دستگاه استدلالی کلامی در گذشتهنگاری است،علاوه بر تفاوت اصلی که قبلا عرض شد،باید گفت که حتی تاریخنگاری کلامی در فضای مکانیسم استدلالی تاریخی،فضای جوهری دارد که از خواص آن یکی جبریت است و دیگری حاکمیت فراروایت بر آن و نوعی تعمیم است."