چکیده:
این پژوهش به بررسی اثربخشی گروهدرمانیشناختی-مذهبی بر میزان کل علایم مرضی و
نیز میزان شکایات جسمانی، وسواس-اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب و
روانپریشی معلولان شهر اصفهان 26 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و
گواه جایگزین شدند.پیش از برگزاری اولین جلسه گروهدرمانی با استفاده از
پرسشنامه SCL-90-R در مورد گروه آزمایش و گواه پیشآزمون اجرا شد.سپس برای
گروه آزمایش، 8 جلسه هفتگی 90 دقیقهای برنامه گروهدرمانیشناختی-مذهبی برگزار
شد.محتوای جلسات گروهدرمانی که بر اساس مدل درمانشناختی-مذهبی تنظیم شده بود شامل بحث در
مورد لزوم یافتن هدف و توجیهی برای رنجهای زندگی، بهبود رابطه با خود و خودشناسی،
ارتقای رابطه با خداوند، ایجاد نگرش مثبت به جهان و آینده و بهبود بخشیدن به روابط
خانوادگی و اجتماعی بود.بلافاصله بعد از اتمام جلسات گروهدرمانی بر روی هر دو گروه
آزمایش و گواه، پس آزمون اجرا شد و 8 هفته بعد نیز آزمون پیگیری اجرا گردید.تحلیل
نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که گروهدرمانیشناختی-مذهبی در مرحله
پسآزمون، باعث کاهش معنادار وسواس-اجبار(038/0- P )و حساسیت بین فردی(038/0-
P )شده است، اما بر میزان شاخص کلی علایم مرضی، شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب،
و روانپریشی تأثیر معناداری نداشته است.در مرحله پیگیری گروهدرمانیشناختی-مذهبی
باعث کاهش معنادار شاخص کلی علایم مرضی(001/0- P )، شکایات جسمانی(004/0- P
)، وسواس-اجبار(003/0- P )، حساسیت بین فردی(022/0- P )، اضطراب(009/0-
P )و روانپریشی(01/0- P )شد و فقط بر میزان افسردگی تأثیر معنادار نداشت.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این در تبیین عدم اثربخشی گروهدرمانی شناختی-مذهبی بر میزان کلی علایم روانی معلولان جسمی در مرحله پس آزمون و اثربخشی آن بر میزان کلی این علایم در مرحله پیگیری میتوان گفت (1)- la ie yeroqK که در این مرحله پس آزمون از اعضا خواسته نشده بود که در قالب یک تکلیف خانگی به تعمق در آثار گروه بر زندگی خود بپردازند، ولی در مرحله پیگیری چنین تکلیفی برای آنها در نظر گرفته شده بود؛ضمن اینکه تفاوت بین میانگین نمرات باقی مانده شاخص کلی علایم مرضی گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون به سطح معنادار نزدیک بود(072/0- P )که این با توجه به کم بودن حجم نمونه در خور توجه است.
از طرف دیگر احتمالا بحثهای مطرح شده در جلسات گروه باعث شده است که توانایی تفکر سازنده در اعضا تقویت شود و نشانه هایی از قبیل احساس خالی بودن مغز از هر گونه فکر تخفیف یابد و علاوه بر این اعتماد به نفس آنها به علت دریافت بازخوردهای مثبت از سوی دیگر اعضا افزایش یابد و در نتیجه تردید در تصمیم گیری که یکی از علل آن اعتماد به نفس است، در آنها کاهش پیدا کند (1)- notwaH درتبیین اثر بخشی گروهدرمانی شناختی-مذهبی بر کاهش میزان حساسیت بین فردی آزمودنیها در هر یک از مراحل پس آزمون و پیگیری میتوان گفت از آنجا که از اهداف مهم گروهدرمانی کمک به اعضا برای کسب مهارتهای اجتماعی و رفع مشکلات معاشرتی، شناخت بیشتر احساسات و برداشتها و یادگیری رفتارهای تطابقی مطلوبتر است(ثنایی 1374)، بنا بر این ویژگیهای گروه می تواند حساسیت بین فردی اعضا را که از مشخصات آن زود رنجی، احساس عدم درک شدن توسط دیگران، دوستانه نبودن رفتار دیگران نسبت به خود، حقارت در مقابل دیگران و ناراحتی به هنگام ارزیابی شدن توسط دیگران است، کاهش دهد."