خلاصه ماشینی:
"اما مدعیان پیروی از او،به دلیل آنکه در فضای فکری دیگری سیر میکردند چنین نبودند و در نتیجه به موضعگیریهایی رسیدند که آکنده از کفر و الحاد بود و شگفت آنکه فردی چون تامس هنری هاکسلی که،به قول ویل دورانت،فرمانده کل قوای پیروان داروین بود،فلسفه الحادی لاادری در تعلیم و تربیت را بهعنوان صحیحترین فلسفه حیات اعلام کرد و به پیروی از آن فرمان داد.
بر طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از 80 درصد محققان و پژوهشگرانی که از آغاز پیدایش انسان تاکنون قدم بر عرصه وجود گذاردهاند در زمان حال زندگی میکنند و آیا این یک واقعیت رنجآور نیست که اکثریت معتنابهی از آنان در خدمت صنایع نظامی کشورهای سلطهگر و جبار باشند؟!26 در ارتباط با همین مطلب لازم به یادآوری است که ما با اسپنسر و هاکسلی و همه همفکران آنان در این حقیقت که مسائل مربوط به خدا و روح،و در یک کلام امور فوق طبیعی،تن به روشهای تجربی(علمی محض)نمیدهند کاملا موافقیم اما با نتیجهگیری آنان،دایر بر انکار یا حداقل امتناع از هر نوع داوری در این مسائل،مخالفیم.
چگونه ممکن است بحث از مسائل مهم و فوق العاده ارزشمندی همچون مسائل مربوط به علل غایی،آغاز و پایان هستی، و یا هدف زندگی را،تنها بدین دلیل که نمیتوان از طریق تجربی بدانها پاسخ گفت،کنار گذاشت و به اصطلاح عذر آنها را خواست؟!مگر با این استدلال که این مسائل «غیرعلمی»اند میتوان همه انسانها را قانع کرد؟ممکن است عنوان شود که به هر صورت این نیز یک راه است که به از میان بردن مشکل کمک میکند که در پاسخ باید گفت آری اما از نوع عافیتجویانه آن و نه حل مسئله به صورت منطقی و اساسی."