چکیده:
برخی از صاحبنظران، فلسفه یا علت خلقت انسان را در نظام تربیتی اسلام، رسیدن او به کمال مطلق میدانند. با توجه به اینکه خالق حکیم در هدفش نه غیر مقدور، بلکه باید مقدور و ممکن باشد، و از طرف دیگر انسان دارای عقل است و هیچگاه غیر مقدور را هدف فعالیتهای خود قرار نمیدهد، لذا رسیدن انسان به کمال مطلق به عنوان فلسفة خلقت انسان اشتباه است و باید تعبیر مزبور اصلاح شود. برخی از صاحبنظران، فلسفه یا علت خلقت انسان را در نظام تربیتی اسلام، رسیدن او به کمال مطلق میدانند. با توجه به اینکه خالق حکیم در هدفش نه غیر مقدور، بلکه باید مقدور و ممکن باشد، و از طرف دیگر انسان دارای عقل است و هیچگاه غیر مقدور را هدف فعالیتهای خود قرار نمیدهد، لذا رسیدن انسان به کمال مطلق به عنوان فلسفة خلقت انسان اشتباه است و باید تعبیر مزبور اصلاح شود.
According to leading authorities in the training system of Islam, the reason for man's creation is the achievement of absolute perfection. Given that on the one hand the Wise creator must not have any impossibility in his purpose and the purpose from the Wise must be possible and attainable and on the other hand man is a thinking creature and he never sets the impossible as his goal, the achievement of absolute perfection as the reason for creation must be wrong and this view should be revised. According to leading authorities in the training system of Islam, the reason for man's creation is the achievement of absolute perfection. Given that on the one hand the Wise creator must not have any impossibility in his purpose and the purpose from the Wise must be possible and attainable and on the other hand man is a thinking creature and he never sets the impossible as his goal, the achievement of absolute perfection as the reason for creation must be wrong and this view should be revised.
خلاصه ماشینی:
"تجربه دینی، مبنای پلورالیسم است و مبنای فلسفی بجربه دینی،نظریه کانت در باب تفاوت میان نومن و فنومن است؛اما برای این که رابطه آن دو بخوبی روشن گردد،ابتدا به توضیح مفهوم هر کدام میپردازیم: -تجربه دینی:تجربه دینی برگردان فارسی واژۀ( Religious experience )میباشد که از دو کلمه«تجربه»و«دینی»تشکیل شده است و پرداختن به تعریف هر کدام ضروری است: الف-تجربه1 معانی مختلفی دارد: 1-مشاهده مستقیم حوادث یا مشارکت در حوادث به صورت مبنای شناخت؛ 2-واقعیت یا حالت متأثر شدن از مشاهده یا مشارکت مستقیم یا کسب معرفت از طریق مشاهده یا مشارکت در حوادث؛ 3-معرفت عملی،مهارت یا عملی که از مشاهده مستقیم یا مشارکت در حوادث یا فعالیت خاصی مأخوذ است؛ 4-حوادث آگاهانهای که حیات فردی را میسازد(فرهنگ و بستر)؛ (1).
درواقع میتوان گفت که دیدگاه شلایرماخر در باب تجربه دینی،زمینه را برای ظهور پلورالیسم مهیا ساخت؛زیرا وقتی تجربه دینی مبنای دین و دینداری قرار گرفت و تجربه دینی هم برای همه افراد یکسان نباشد،اعتقادات و تفسیرهای دینی آنها هم از تجربه دینی متفاوت،و تمامی آموزهها هم صحیح خواهد بود و این مطلب چیزی جز پلورالیسم دینی نیز از آن کمک شایانی گرفتند و برای نظریه خود مبنای فلسفی پیدا نمودند.
هنگامی که دیدگاه کانت را در باب فنومن و نومن به دقت مورد بررسی قرار میدهیم،تناقض آشکاری را در بیان او در باب شیء فی نفسه،مشاهده میکنیم:چگونه ممکن است که چیزی وجود داشته باشد؛درحالیکه ما درباره آن هیچ شناختی نداشته باشیم؟آیا همین که میگوییم شیء فی نفسه وجود دارد،همین وجود داشتن خود نوعی شناخت نیست؟همچنین کانت بر آن بود که نومن و شیء فی نفسه،علت پدیدارها و احساسهای خاص ماست؛بر این اساس باید موجود باشد؛لذا همین که میگوییم نومن وجود دارد و علت پدیدارهاست،خود نوعی شناخت است."