خلاصه ماشینی:
"اگر چنین تعریفی از فلسفه دین را بپذیریم، در آن صورت متفکرانی که به معقولیت و توجیه مؤلفههای اصلی دین میپردازند و برای آنها استدلال ارائه میدهند و همچنین کسانی که میکوشند سازواری آموزهها را نشان دهند یا متفکرانی که میکوشند نشان دهند برخی یا همه گزارههای اصلی دین نامعقول و نامربوط است و بین آموزهها ناسازواری وجود دارد یا متفکرانی که بیان این متفکران ارزیابی میکنند و نقاط قوت و ضعف این دیدگاهها را نمایان ساخته و در آخر یا از یکی از این دیدگاهها دفاع میکنند یا دیدگاه دیگری ارائه میدهند، همه در زمره فیلسوفان دین هستند؛ پس بر اساس این تعریف، فیلسوف دین که به توجیه گزارههای دین و سازواری بین آنها میپردازد با متکلم فرق چندانی ندارد، زیرا متکلمان نیز در پی آن هستند تا آموزههای اصلی دین را توجه کنند و نیز سازواری این آموزهها را نمایان سازند؛ بنابراین، هر گونه تفکر عقلانی در باب دین که به اثبات و تحکیم یا نفی گزارهای دینی بینجامد، فلسفه دین خواهد بود."