خلاصه ماشینی:
"وی در کشف الحقایق ابتدا تقریری از معما را طرح میکند وسپس به نقد محتمل این تقریر اشاره کرده و تقریر رابازسازی میکند و آنگاه راه حل خود را میآورد و با اشارهبه نقدهای محتمل راه حل به آنها پاسخ میدهد: 1-تقریر معما:از جمله مغالطههای منطقی آن استکه گفته میشود:اجتماع نقیضین واقع است؛چرا کهمیتوان شخصی را فرض کرد که هیچ سخن درستینگفته باشد و بگوید«هر سخن من دروغ است»و آنگاهبمیرد؛سخن وی یا دروغ است و یا راست.
از نظر ابهری میتوان گفت:«برخی افراد سخنان وی صادق است»،منتفی است؛زیرابنا به فرض،او هرگز سخن راستی نگفته است(انتفاءلازم)؛در حالی که ملزوم(کذب هر سخن من دروغ است)،منتفی نیست؛زیرا در بیان معما گفته شده است:اگر صادقباشد آنگاه کاذب است(استلزام مؤلفۀ نخست)؛صورتبرهان نخست ابهری چنین است: ؟؟؟.
2-راه حل خواجۀ طوسی:وی پس از نشان دادنرخنه و خلل منطقی راه حل ابهری و بازسازی آن،مینویسد:«پاسخ تحقیقی این است که بگوییم:صدق وکذب،عارض هر خبری میشود که با مخبر عنه مغایرت ودوگانگی آن با مخبر عنه است به گونهای که خبر در نسبتبا مخبر عنه در واقع از دو حالت بیرون نیست:یا خبرمطابق مخبر عنه است و یا نه؛یعنی یا صادق است و یاکاذب به نحو مانع جمع و مانع خلو: اما اگر خبر،همان مخبر عنه باشد در این صورت(13)-تعدیل المعیار(پاورقی شمارۀ 9)ص 235-236.
1-تقریر معما:که به صورت سه تقریر بیان شده است: تقریر اول:تقریر ابن کمونه در شرح الکشف،بر مبنایگرایش حکیمان حوزۀ شیراز چنین است:سخن کسی کهمیگوید«سخن من در این ساعت دروغ است»و وی دراین ساعت جز همین سخن کلامی ندارد،خبر است وصدق آن مستلزم کذبش است و بر عکس و لذا نه صادقاست و نه کاذب."