خلاصه ماشینی:
(8)-ابن اجتهاد مرحوم غیاث الدین بکلی بیاساس است زیرا علاوه بر اینکه این بقیه در صفحه بعد سودی افندی در شرح معروف خود بر گلستان گوید: جامع دمشق[اضافه]لامیه و مراد جامع بنیامیه است که در اصل کلیسا بود و بعد در عهد معاویه 1 نصف شرقی آنرا صحابه[حضرت رسول ص 4]از نصارا ابتیاع و تبدیل بمسجد کردند 2 و حال محرابهای آن برجاست و آن محرب را 3 محراب صحابه گویند بعد ولید بن عبد الملک 4 جای کلیسائی بنصارا داده و نصب دیگرش را نیز اخذ و جمله را یک مسجد جامعم بزرگ بنا نهاد و چون در موقع بنای مسجد جنب دیوار جامع گچ و آهک میرختند بدین جهت آنجا را کلاسه نامیدند بر وزن صیغه مبالغه و بتقدیر ارض کلاسه زیرا کلس 5 در لغت بمعنی گچ و آهک است.
از جلد خامس-معجم متن اللغة ص 93 تألیف علامه شیخ احمد رضا عضو مجمع علمی عربی دمشق طبع بیروت، دار مکتبة الحیاة سال 1380 هجری- 2-3 از چهار وزن مذکور برای تلفظ کلمه کلاسه فقط قول بستانی(الکلاسة) صحیح و قابل اعتماد است زیرا کلاسه و کلاسه که صاحب برهان و آنندراج و فرهنگ نفیسی ذکر کردهاند و آنرا کلمه فارسی تصور نمودهاند علاوه بر اینکه از مدرک قابل اعتمادی یاد نکردهاند اصلا نظیر این اوزان در لغات فارسی موجود نیست و اما وزن کلاسة قول صاحب غیاث اللغات چنانکه در سطور گذشته اشاره شد مجعول و ناصواب است حتی اشتقاق حبالة نیز در کتب معتبره صرف و لغت نیامده و مورد تردید و تأمل است گذشته از این برای دو کلمه نخست ترجمه لغوی ذکر نشده تا معلوم گردد که با وجه تسمیه آن محل مناسب است یا نه ترجمه کلمه سوم(کلاسه)نیز صرفنظر از اینکه مجعول است با وجه تسمیه محل نامبرده ابدا مناسبتی ندارد زیرا چنانکه ذکر شد اصلا در بنای حوض مزبور آهک بکار نرفته است بلکه از مرمر است و در نتیجه قول سودی افندی در وجه تسمیه محل کلاسه قابل قبول و صحیح میباشد.