خلاصه ماشینی:
شاید گفتار کلاعی،در این فصل،عکس العملی باشد در برابر گفتار ابو هلال عسکری متوفی به سال 395 هجری در کتاب«الصناعتین»22که فصلی را اختصاص به فضیلت شعر داده و سخن منظوم را بر سخن منثور ترجیح داده،و برای شعر میزات و امتیازاتی ذکر کرده و عبارت«لا شیئی اسبق الی الاسماع،و اوقع فی القلوب، و ابقی علی اللیالی و الایام من مثل سائر،و شعر نادر»و نیز:«و لیس شیئی اسیر من الشعر الجید»را گفته است.
کلاعی در همین باب،فصلی را به«استفتاح»اختصاص داده و افزوده است که آغاز نامهها در زمانهای مختلف،متفاوت بوده زیرا در جاهلیت نامهها با «باسمک اللهم»آغاز میشده و پیامبر اکرم نیز تا مدتی به همین شیوه عمل میکرد ولی پس از نزول سورهء هود که آیهء 41 آن چنین است: «و قال ارکبوا فیها بسم الله مجریها و مرسیها...
باب دوم کتاب«احکام صنعة الکلام»به نظر کلاعی از مهمترین بخشهای کتاب است که حدود 150 صفحهء کتاب به این باب اختصاص یافته و در آن از مباحث گوناگون بحث شده است و به قول خود انواع بدیع را که در شعر وجود داشته، در نثر هم جسته و در هر فصلی به نوعی از بدیع اشاره کرده است،همچون عاطل33 (که اسجاع و فواصل در آن کم است)و حالی34که نثر به حسن عبارت و لطف اشارت و تمثیل و استعاره آراسته میباشد و اسجاع و فواصل هم در آن فراوان است،و نثر مصنوع35که آراسته به انواع صنایع بدیعی است،و نثر مرصع36 که آراسته به اخبار و امثال و اشعار و آیات قرآنی و احادیث نبوی است و نثر مغصن37که عبارت از سجع اندر سجع است و دو قرینه و گاه سه قرینه و بعضی اوقات چهار قرینه بر سجع واحد آمده است.