خلاصه ماشینی:
"گمان میکنم ما تنها گالری در ایران هستیم که باوجود درآمد،حضوری در آرت فر( Art Fair )نداریم،ولی برای معرفی هنرمند در این محافل هزینه میکنیم.
چه ضمانتی از جانب شما برای هنرمند وجود دارد که کارش را در یک زمان مشخص با گالری راه ابریشم ادامه دهد؟ به خاطر همان بیقانونی هیچ ضمانتی جز اخلاق وجود ندارد.
چرا باوجود تجربهء چنددههای گالریها هنوز قواعد تعامل میان هنرمند،گالری،خریدار و بالعکس وجود ندارد؟ گمان نمیکنم سابقهء تنظیم چنین ضوابطی و حتا فکر کردن دربارهء این موضوعات خیلی زیاد باشد!اولین سالی است که این حرفها پیش میآید.
آیا برای هنرمند جوانی که به واسطهء یک گالریدار تربیت شده و برای معرفیاش سرمایهای صرف شده، تضمینی هست که از جانب گالریدارهای دیگر تطمیع نشود؟از نظر شما این کار اخلاقی است؟ هیچ تضمینی نیست؛چون قرارداد حقوقی برای این نوع مراودات وجود ندارد!قراردادهای فعلی هم که نوشته شدهاند،واقعی نیستند؛برای اینکه تعهدات طرفین در آنها ذکر نشده.
چرا هنرمندان و بعضی خریداران سعی میکنند گالریها را دور بزنند؟ اصلا فرض بگیرید گالریها از فردا وجود نداشته باشند؛از این قضیه چه کسانی صدمه میبینند؟آیا آرتیستها همهء خریداران کشور را میشناسند؟میدانیم که هر گالری روابط مربوط به خودش را دارد.
تاکنون شکل سنتی گالرین در ایران نوعی کرایه دادن دیوار برای نمایش هنر بوده است!اما،در طی چند سال اخیر،نقش واقعی گالریدارها کمکم تغییر کرد یا کرده و وظایف روشنتری پیش روی گالریدارها قرار گرفته است."