چکیده:
محمد قطب برادر کوچکتر نویسنده و مفسر فقید مصری، سید قطب، که متاثر از مکتب فکری اوست، ملغمهای از اندیشههای ارتدوکس اسلامی (راستکیشی و سلفیگری غیرتکفیری) و اعتزال نوین است که درصدد بازیافت شکوه و تمدن بزرگ اسلامی است. با توجه به تاثیر اندیشههای نوین جهان غرب و تاثر دیالکتیکی جهان اسلام از آن، وی همت خود را معطوف به تبیین مفاهیم دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... به سبک نوین با دستمایه اسلامی و دفاع از هجمههای سکولاریسم (علمانیت) لجامگسیخته و مهار عوارض ناشی از گسترش لامذهبی کرده است. وی در ریشهیابی مشکلات جهان اسلام ضمن اعتراف به رخوت در حوزه اندیشه و عملکرد مسلمانان، به مفهوم بنیادی صهیونیسم مسیحی و غرب صلیبی میرسد و حل این معضل را بازگشت به اسلام تحت رهبری پیشروی رجل الاهی و از طریق تبلیغات صحیح و تربیت نسلهای جوان سرخورده از مکاتب وارداتی میداند. قطب به شدت غربستیز است و هیچ نوع ملایمت فکری و فرهنگی بین جهان اسلام و تمدن جاهلی غرب و گرفتار در چنبره یهود و سکولاریسم نمیبیند. فرجام محتوم غرب سکولار و صلیبی بر اساس سنت ربانی شکست قطعی است. وی دغدغههایی مانند جهانی شدن و بیداری اسلامی نیز دارد که در این مقاله بر اساس آثار او بررسی و نقد شده است.
Viewpoints of Mohammad Qotb, the younger brother of Seyyed Qotb and influenced by his thought, is a mixture of Islamic orthodox thought and new E`tezal. He has intended to reestablish the great and flourished Islamic civilization. Regarding the effect of new western thought on Islamic world, he has tried to explain Islamic teachings in the fields of religion, culture, society, economics etc. and has sought to defend Islamic teachings against spreading irreligiosity and secularism. When seeking roots of the difficulties in Islamic world, he admits the lack of stability in Muslims` thought and conducts as well as he finds the difficulties to be rooted in Christian Zionism and Crusade West. In his view, Islamic world may be free from such difficulties by returning to Islam under the leadership of an enlightening and influential leader by applying appropriate propaganda, and by training the Muslim young generation tired of foreign schools. He opposes western ignorantly-made civilization with all his abilities. As he predicts with regard to divine line of conduct, secular and crusade west would surely be destroyed. Furthermore, he has a concern on Islamic awakening and globalization, which this paper is going to study critically.
خلاصه ماشینی:
سید قطب معتقد است قرآن و حدیث و سیره و روشهای عملی پیامبر (ص)، کیان اندیشه نظری اسلام را تشکیل میدهد و با این رهیافت، فلسفه مرسوم در جهان اسلام را، که ابنسینا و ابنرشد و فارابی مروج آن بودند، میراث یونان و اندیشههای وارداتی و غیراسلامی میداند که با آموزههای اصیل اسلامی سنخیت ندارد (سید قطب، 1346: 70).
مسئولیت مسلمانان به عنوان امت سرمشق (بقره: 143)، خیر امت (آلعمران: 11) و هدایتگر (ابراهیم: 1-2) با الهام از دین جامع و کامل، مورد تأکید خاص محمد قطب است که با نقش نحیف و ضعیف آنها در مناسبات فعلی جهانی همخوانی ندارد (همان: 20).
علل انحطاط و فاصله گرفتن مسلمانان از دوره شکوفایی و راهحل آنه/H3 محمد قطب قبل از هر راهحلی به ریشهیابی این معضل پرداخته، با نگاه تاریخی و جامعهشناختی عوامل تاریخی سیر نزولی امت را با وجود ظرفیتهای فراوان برمیشمرد: مشکلات امت از ورود عناصر دنیاطلب تبارگرا در حاکمیت و مدیریت مدعی جانشینی پیامبر (ص) شروع و با تفکر ارجاعی بیاعتنا به عمل مورد تأکید نصوص دینی و اندیشههای صوفیگرایانه بیتوجه به مسئولیت اجتماعی، قصرنشینی و خوشگذرانی اغنیا و بیاعتنایی به فقرا و فراموشی تعلیمات ترقیبخش اسلامی استمرار مییابد؛ باز میگردیم به شمارش عللی که منجر به انحراف امت از مسیر اصلی شد ...
بلکه درک آنها از اسلام این بود که مکلف هستند جامعه منحرف را به جامعهای تبدیل کنند که به خدا ایمان دارد و پایبند حدود الاهی است (محمد قطب، 1426/2005: 23).
جهانی شدن با تمام زیانهایی که از نظر قطب دارد یکی از علل و عوامل انتشار بیداری اسلامی است (همان: 91).