چکیده:
در این مقاله با استفاده از داده های مقطعی بین کشوری به بررسی اثر فناوری به کلی و فناوری اطلاعات به طور اخص بر موقعیت زنان می پردازیم. برای این منظور مدل های رگرسیون خطی و غیر خطی به کارگرفته شده است. متغیرهای مستقل مدل شامل: شاخص های دسترسی به فناوری، مهارت های انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم وابداع فناوری، است. متغیرهای وابسته مدل: شاخص های موقعیت زنان، توانمندی زنان ونابرابری جنسیتی است. نتایج مدل از وجود یک رابطه یووارونه بین شاخص دسترسی به فناوری و اجزای آن {مهارتهای انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم و ابداع فناوری} و شاخص های موقعیت زنان و توانمندی زنان حمایت می کند. معهذا، رابطه بین شاخص های دسترسی به فناوری و نابرابری جنسیتی، خطی منفی و ضعیف می باشد. به طور خلاصه نتایج تحقیق نشان می دهد فناوری اطلاعات تنها در مراحل اولیه توسعه قادر به ارتقای موقعیت زنان و توان مندی زنان نبوده، ولی درمراحل بعدی توانسته است این شاخص ها را بهبود بخشد. ولی اثر آن در کاهش نابرابری جنسیتی معنی دار نیست
The information technology (IT) has arrived، but how much will it change the status of women. By using a cross countries data، we employ cross section (linear and curvilinear regressions( to assess the impact of the technology on the status of women. The main independent variables are Technology Achievement Index (TAI) and its components i.e. Human Skill Index (HSI)، Technology Creation Index (TCI)، Diffusion of Recent Innovation Index (IT) and Diffusion of old Innovation Index(DII). The dependent variables are the status of women، Gender inequality (GI) and Gender Empowerment Measure (GEM). The results confirm the existence of an inverse U relationship between TAI (IT، HIS، TCI&DII) and the status of women as well as GEM. Furthermore there exists a linear negative and weak relationship between TAI and GI. In brief، the results reveal that the impact of IT on the status of women and women empowerment in the early stages is negligible، but in the advanced stages its impact is significant، nevertheless the impact of IT on decreasing gender inequality was not significant.
خلاصه ماشینی:
"در بخشهای بعدی این مقاله به بررسی رابطه دسترسی به فناوری و شاخصهای موقعیت زنان، نابرابری جنسیتی وارتقای توانمندی جنسیتی با استفاده از دادههای مقطعی کشورهای جهان و به کارگیری روشهای اقتصاد سنجی میپردازیم.
بررسی رابطه مقطعی بین اجزاءتشکیل دهنده TAI و GEM نشان میدهد که بالاترین ضرایب همبستگی به ترتیب مربوط به شاخص DOI (74/0)، DRI (52/0)، HSI (42/0) و TCI (17/0) است.
تماما این ضرایب کوچکتر از ضرایب همبستگی شاخصهای فناوری و GDI هستند که نشان دهنده این است که شاخصهای فناوری برشاخص موقعیت زنان (GDI) اثر بیشتری نسبت به شاخص GEM دارند به علاوه میتوان نتیجه گرفت که اشاعه فناوری قدیم (تلفن الکتریسیته) بالاترین اثر و سپس فناوری اطلاعات وشاخص مهارتهای انسانی بیشترین تأثیر را درارتقای توانمندی زنان داشته است.
علامت ضرایب درجه (1) همه منفی است، که نمایانگر این است که شاخصهای تشکیل دهنده شاخص دسترسی به فناوری باعث کاهش نابرابری جنسیتی شده است، معهذا ضرایب معنیدار نیستند.
دراین مقاله به طور خلاصه، با استفاده از روابط مقطعی 72 کشورجهان که آمارهای مربوط به فناوری آنها در دسترس بود به بررسی اثر دسترسی به فناوری و اجزاء تشکیلدهنده آن، "یعنی شاخصهای اشاعه فناوری جدید (شامل دسترسی به اینترنت)، اشاعه فناوری قدیم (دسترسی به تلفن و الکتریسیته)، ابداع فناوری و شاخص مهارتهای انسانی (میانگین سالهای تحصیلی و درصد دانشجویان رشتههای علوم به کل دانشجویان)" برشاخصهای موقعیت زنان، نابرابری جنسیتی و ارتقای توانمندی زنان پرداختیم.
and Kevin Stiroh, "Information Technology and Growth", American Economic Review, 1999, 89(2)."