چکیده:
تابع تقاضای واردات یکی از مهمترین روابط بنیادی بین متغیرها، دراقتصاد کلان است. اغلب مطالعات تجربی که تاکنون در مورد تصریح تابع تقاضای ورادات انجام گرفته، درگیر دو نوع تصریح سنتی و تصریح در شرایط محدودیت ارزی هستند. تصریح سنتی، تقاضای واردات را به صورت تابعی از قیمت های نسبی واردات و درآمد واقعی داخلی معرفی می کند، در حالیکه تصریح در شرایط محدودیت ارزی، محدودیتهای ارزی را به طور مستقیم در معادله تقاضای واردات لحاظ می نماید. اغلب مطالعات انجام شده در مورد تابع تقاضای واردات ایران، الگوی تقاضای واردات در شرایط محدودیت ارزی را، برای تصریح این تابع و بررسی این تابع و بررسی مهمترین متغیرهای اثرگذار برآن مورد استفاده قرار داده اند. بر اکثر این مطالعات ایرادهایی وارد است که نتایج حاصل از آنها را غیر قابل اعتماد وگمراه کننده می نماید. از طرف دیگر، در سالهای اخیر با گسترش روش های نوین اقتصاد سنجی و پیشرفت قابل ملاحظه آزمون های هم انباشتگی برای بررسی ارتباط بلندمدت بین متغیرهای تحت بررسی، اغلب مطالعات تجربی در مورد تابع تقاضای واردات کشورهای در حال توسعه با کنار گذاشتن تصریح درشرایط محدودیت ارزی، تصریح سنتی تابع تقاضای واردات را مورد آزمون قرارداده و پذیرفته اند. این مقاله قصد دارد وجود یک ارتباط بلندمدت بین متغیرهای تشکیل دهنده تصریح سنتی تابع تقاضای واردات ایران را، با به کارگیری یک رویکرد جدید به نام رویکرد آزمون کرانه ها (پسران، شین و اسمیت 2001) مورد بررسی مجدد قرار دهد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که مقدار واردات تقاضا شده، قیمت های نسبی واردات و درآمد واقعی داخلی طی دوره 1379- 1338 برای ایران هم انباشته اند. همچنین کشش های قیمتی و درآمدی بلندمدت تخمین زده شده با رویکرد ARDL به ترتیب 44/1 – 595/1 هستند
Most of the available empirical studies about specification of import demand function are concerned with two kinds of specification: traditional and foreign exchange constraint specification. In recent years، with the improvement in new econometrics approaches and considerable progress of co-integration tests for investigating the long-run relationship among understudy variables، most of the empirical studies about import demand function of developing countries have put aside the foreign exchange constraint specification، explored the traditional specification of import demand function and accepted it.
This study intends to reassess the existence of a long-run relationship among the constituent variables of the traditional of Iran’s import demand function by applying. a new approach called” Bounds Testing Approach” (Pesaran; shin &smith 2001). The results of this study indicate that the value of demanded import، relative import prices and real domestic income of Iran throughout 1959-2000 are co-integrated. Also the long-run estimated income and price elasticities whit ARDL approach are 1. 595 and -1. 44 respectively.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به استفاده از دادههای سالانة محدود در این مطالعه، روش آزمون کرانهها (پسران و همکارانش2001) را که در مطالعات نمونة کوچک نیرومند است، برای بررسی وجود یک رابطة تعادلی بلندمدت در یک بردار هم انباشتگی بین متغیرهای تشکیل دهندة تابع تقاضای واردات ایران (در معادلة 1) مورد استفاده قرار میدهیم.
4- نتایج تجربی در این بخش نتایج تجربی به کارگیری رویکرد آزمون کرانهها (پسران و همکارانش 2001) در بررسی وجود یک ارتباط، در سطح بین متغیرهای تشکیل دهندة تصریح - Over-Parameterization - Pesaran & Shin (1999) سنتی تابع تقاضای واردات ایران، به تفصیل مورد بحث قرار میگیرد.
بنابراین با توجه به آمارههای F به دست آمده برای 6=P و تحت سناریوهای مختلف در مورد روند زمانی قطعی در جدول (2)، همة آمارههای F محاسبه شده در این مطالعه، بالاتر از کرانة بالایی ارائه شدة مربوط به خود قرار گرفته و در نتیجه فرضیة صفر عدم وجود یک معادلة تقاضای واردات در سطوح بین متغیرها، صرف نظر از این که متغیرهای توضیحی صرفا I(0)، صرفا I(1) و یا دو به دو هم انباشته باشند، در سطح معنی داری 1% خواهد بود و در تمام سناریوها به طور قاطع رد میشود.
1873 / / / / 5- نتایج مطالعه بررسی تابع تقاضای واردات ایران با رویکرد آزمون کرانهها (پسران و همکارانش2001)، طی سالهای 1379-1338، تصریح سنتی برای تابع تقاضای واردات کل ایران را پذیرفته و یک ارتباط بلندمدت بین متغیرهای تشکیل دهندة این تصریح، یعنی مقدار واردات تقاضا شدة کل، قیمتهای نسبی واردات و درآمد واقعی داخلی را، نشان میدهد."