خلاصه ماشینی:
"یکی از نشانههای تحلیل گفتمانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را میتوان در شکلبندهایی «ائتلاف» و «اتحاد» مورد سنجش قرار داد، زیرا وقتی که صحبت از سیاست خارجی میشود، هدف آن است که چگونگی ائتلاف و تعارض بررسی گردد، به علاوه بازیگرانی شناسایی گردند که در معادله قدرت تاثیرگذاراند، و درنهایت زمینه برای تبیین نوع رفتار کشورها و بازیگران فراهم شود.
این مساله تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی براساس ائتلافگرایی با قدرتهای بزرگ بود، اما از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، جلوههایی از ائتلاف با بازیگران غیردولتی، بازیگران چالشگر، نیروهای گریز از مرکز و همچنین بازیگرانی که از قدرت جهانی برخوردارند مورد توجه حوزه سیاست خارجی و امنیتی ایران قرار گرفته است.
برای اجراسازی گفتمان تغییر وضع موجود، جمهوری اسلامی ایران توانسته است روابط و همچنین معادله قدرت را براساس قالبهای هویتی سازماندهی نماید، هویت ایدئولوژیک میتواند پیامدهای استراتژیک را نیز ایجاد کند.
در چنین شرایطی، اتحاد ماهیت نامتعادل دارد؛ یعنی اینکه گروهی از کشورها حداکثر تلاش خود را برای ایجاد همکاری براساس منافع متقابل انجام میدهند، اما اگر فاصله قدرت بازیگران در شرایط نامتعادل قرار داشته باشد، فضای سیاسی کاملا غیرهمگونی در روابط آنان ایجاد میشود.
ایدئولوژی اسلام انقلابی که اساس سیاست امنیتی ایران قرار گرفته است، مانند شمشیر دولبهای عمل میکند که از یکسو، نگرانی سایر کشورها را در پی دارد و حالت تهدیدآمیزی پیدا میکند و از سوی دیگر، با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی و لزوم حفظ و تداوم آن بدون از دست دادن محتوای انقلاب، بهترین راه ممکن برای حفظ موجودیت انقلاب و کشور تشخیص داده شده است."