چکیده:
همانطور که در چکیده بخش اول در شماره 02 آمده است این پژوهش 1)سیر تکاملی علم زبانشناسی در ایران را از جهات کمی و کیفی بررسی میکند.2)کارکردها و کاربردهای آنرا در سطوح مختلف آموزشی و پژوهشی زبان بطور اعم و زبان فارسی در سطوح محلی،ملی، منطقهای و بین المللی بطور اخص مورد مداقه قرار میدهد.3)و پیشنهادات لازم در بهرهگیری از این عمل در مسایل آموزش زبان فارسی و تهیه دستورزبان و مطالب درسی برای فراگیران اهل زبان و خارجیان و نیز برخورد مطلوب با زبانهای قومی ارائه میدهد.مطالب مربوطه به فقره 1 و نیمی از فقره 2 در بخش اول و بقیه مطالب در این بخش(بخش دوم در این شماره)عرضه میگردد.
خلاصه ماشینی:
"این عمل در مسایل آموزش زبان فارسی و تهیه دستورزبان و مطالب درسی برای فراگیران اهل
زبان علم در فارسی هماکنون بهصورت زبانی درآمده است که اولا بریده از زبان مردم بوده،لذا به گویش مردم،غریبه مینماید و ناگزیر فهم آن برای مردم آسان نیست.
ویژگی دیگر زبان روزمره این است که در امر پیامرسانی بسیار متکی به اشخاص و
ویژگی زبان ادبیات این است که چون پیوند آن با جهان مصادیق قطعشده ناگزیر از مشغله
خود این نوع از زبان نوعی کار یا عمل است که تنها همراه با اعمال دیگر و در پرتو آن اعمال
دریابد که ما بهصرف آنکه-خواسته یا ناخواسته-بهعرصه فرهنگ جهانی پرتاب شدهایم ناگزیر نیازمند آنیم که بهزبان این فرهنگ نیز مجهز شویم و این خود حکم میکند که زبان فارسی را
زبان فارسی اکنون با آنها روبهروست عمل کردهاند و این درمورد اقدامات دیگر هم کموبیش
که گسترش زبان و فرهنگ فارسی در زمره سیاستهای جدی دولت قرار گرفته است و از طرفی
میدهد:«هم این مسأله و هم پارهای ملاحضات دیگر موجب شده است که برخی از حوزههای ادبی فارسی بهویژه در کشورهای پیشرفته و ثروتمند رسما خود را از تدریس استادانیکه از
حوزه تسلط ما متولیان ادب فارسی را بر آموزش این زبان به کشورهای جهان سوم و دستبالای
آموزشوپرورش،وزارت امور خارجه و بالاخره فرهنگستان زبان و ادب فارسی برداشته شده و در زمینه تهیه مطالب آموزشی نیز کوششهای ارزندهای بهعمل آمده است.
باید زبان فارسی برای انجام این نقشها پرورش یابد و زنده"