خلاصه ماشینی:
"گامی به سوی واقعیترکردن مدل حال اگر فرد A را دولت4و فرد B را حاکی از دهها هزار مشتری که اقدام به افتتاح حساب دیداری و فرد C را حاکی از دهها هزار سپردهگذار پسانداز و فرد D را بیانگر دهها هزار سپردهگذار بلند مدت بدانیم و از طرف دیگر هرواحد پولی را معادل ده میلیارد ریال فرض کنیم بانک یک شرکت سهامی بزرگی خواهد بود که یک سهامدار بزرگ به نام دولت و دهها هزار سهامدار کوچک(سپردهگذاران بلندمدت)که براساس عقد شرکت فعالیتهای اقتصادی را سامان دادهاند و در عین حال برای تقویت منابع خود اقدام به افتتاح حسابهای دیداری و پسانداز کرده از صاحبان آن حسابها وجوهی را به عنوان قرض بدون بهره دریافت میکنند،سپس منابع تجهیز شده را از طریق اعطای قرض الحسنه،سرمایهگذاری مستقیم و اعطای تسهیلات سودآور به کار میگیرند.
الف-سپرده سرمایهگذاری کوتاهمدت در این نوع حسابها،سپردهگذاران به عنوان مشارکت سرمایه نقدی خود را به بانک داده دفترچه دریافت میکنند و تا زمانی که سرمایه خود را از بانک نگرفتهاند،متناسب با آن در سرمایه و سود بانک سهیم خواهند بود و باید مقرراتی اتخاذ کرد که این حساب از ثبات نسبی(مثلا حد اقل به میزان سه ماه)برخوردار بوده و تبدیل به سپرده پسانداز یا جاری نشود،برای این منظور میتوان در مقررات این حساب آورد که هرکس قبل از سه ماه سرمایه خود را خارج کند به معنای فسخ قرارداد و انصراف از سود است و از آنجایی که سرمایه جذب شده از طریق این حسابها نسبت به سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت از ثبات کمتری برخوردار باشد در مقام سودآوری از توان پایینتری برخوردار خواهد،بود در نتیجه در مقام تقسیم سود نیز با ضریب کمتری سهم خواهد برد."