چکیده:
نهضت مشروطیت ایران، یکی از مهمترین تحولات سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر ایران است. از آنجا که امسال (1385) یکصدمین سال شمسی صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه است؛ اقدامات فراوانی در جهت بزرگداشت و تجلیل از این رویداد بزرگ و تحلیل وقایع و رخدادهای آن انجام شده است. برگزاری بیش از پانزده همایش بزرگ علمی د ر داخل و خارج از کشور، تولید برنامههای علمی و هنری د رصدا و سیما، اجرای تئاترهای خیابانی، تشکیل نمایشگاههای عکس و اسناد دوره مشروطه، راه اندازی سایتهای متعدد اینترنتی و اختصاص صفحاتی از مطبوعات مختلف به این رویداد تاریخی از جمله مهمترین اقدامات در این زمینه است. مقالات ارائه شده در مطبوعات در چهار ماه اخیر به ویژه در مردادماه از لحاظ کمی و کیفی قابل ملاحظه میباشد. این مقالات از جهت تنوع مباحث در حوزههای مختلف؛ از اندیشهها و نظریهها گرفته تا اندیشمندان و نظریهپردازان؛ از مطبوعات و انجمنها و احزاب گرفته تا کتب، رسائل و نامهها و تلگرافها؛ از مباحث سیاسی، جامعهشناسی و تاریخی گرفته تا مباحث هنری، ادبی و شعر و طنز مشروطه؛ از علما و روشنفکران گرفته تا درباریان، تجار و زنان و کودکان و نوجوانان؛ قابل توجه و ارزشمند است. به رغم این شایستگیها، در مواردی نیز این مقالات قابل تأمل و در خور نقد و بررسی است که در این مقاله این موارد مورد توجه و بررسی قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
"(3) نویسنده دیگری معتقد است: امروز یک قرن بعد از انقلاب مشروطه، بیش از نیم قرن پس از جنبش ملی کردن نفت و بیش از ربع قرن پس از انقلاب اسلامی ایران، در جهان اسلام هیچ ساختار مطلوب سیاسی که با این سه پدیده (دموکراسیخواهی، استقلالخواهی واقعی و سازگارکردن دموکراسی خواهی با باورهای دینی) به درستی مواجه و به نمونه کارآمدی برای سایر جوامع بدل شده باشد وجود ندارد و جمهوری اسلامی نیز نه تنها الگوی جامعی برای جوامع اسلامی محسوب نمیشود، بلکه نسبت به توسعه سیاسی جهان توسعه یافته، نارساییهای چشمگیری از خود نشان میدهد.
و همین امر رشد و گسترش مبانی مشروطیت را در میان تودههای زیرین جامعه متوقف و عقیم نمود؟ (1) نویسنده دیگری معتقد است نفاق و شقاق و اختلاف در میان فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری و محمد ولیخان تنکابنی سپهدار اعظم و یپرم خان ارمنی و ستارخان و باقرخان از یک طرف و اختلاف میان علمای مشروطهخواه نجف و علمای مشروطهخواه تهران و شهرستانها با علمای مشروطهخواه و مخالف مشروطه مثل شیخ فضلالله نوری و دیگران و از طرف دیگر حتی علمای مخالفی مثل سید کاظم یزدی در نجف، چنان مشروطهطلبان را ناکارآمد و ضعیف نشان میداد که مردم عطای آزادی و دموکراسی را به لقای امنیت و آرامش بخشیدند و رفته رفته از خواستههای خود دست کشیدند و به دامان استبداد افتادند."