چکیده:
این مقاله بر آن است تا یکی از مسائل مهم در عرصه دینپژوهی و فلسفه دین، یعنی
پلورالیسم دینی را نقد و بررسی کند. پلورالیسم دینی ، بر آن است که همه ادیان،
حداقل الاهی، حقانیت و نجاتبخشی یکسان دارند.
در بحث پلورالیسم دینی، ابتدا، قرائتهای گوناگون پلورالیسم دینی مطرح و سپس قرائت
مورد تأکید جان هیک طراح نظریه پلورالیسم دینی در جهان معاصر مشخص شده است. در
ادامه، مبنای پلورالیسم دینی که نظریه فنومن و نومن کانت در باب شناخت است، مورد
انتقاد قرار گرفته و اثبات شده که پذیرش چنین مبنایی مستلزم قبول لاادریگرایی در
باب شناخت واقعیت است؛ سپس مبنای دیگر پلورالیسم دینی یعنی تجربه دینی، بررسی شده و
ضمن پاسخ به اشکال جان هاسپرز درباره تجربه دینی، اصل تجربه دینی به صورت منبع
شناخت مورد قبول قرار گرفته و راهحل مناسب برای این تفاسیر متفاوت ارائه شده است
که با پلورالیسم دینی جان هیک تفاوتهایی دارد. در پایان، دیدگاه قرآن و روایات
اسلامی در باب رؤیت خدا مطرح شده است.
This article aims to study one of the major issues in the field of religious researches، namely religious pluralism. According to the theory of religious pluralism all (or at least the divine) religions enjoy an equal degree of rightfulness and salvation.
First، different interpretations of religious pluralism are discussed with an emphasis on the theory of John Hicks، the pioneer of religious pluralism in contemporary world.
The article has reviews the basis of religious pluralism which is the phenomenon and noumen theory of Knowledge by Kant It is proved that accepting such basis leads one to agnosticism in knowing the reality. Then the other basis of religious pluralism i.e religious experience is discussed. Answering to the question raised by John Hospers on religious pluralism the author acknowledges religious experience as a source of knowledge. He also discusses the different interpretations of seeing and experience of God from an Islamic mystical perspective. The author presents a proper solution for these varying interpretations which differs from John Hicks pluralism in a number of ways. The article concludes by elaborating the Quranic view on seeing God.
خلاصه ماشینی:
"به تعبیری، بهترین مبنای فلسفی توجیه این رویکرد، دیدگاه شلایرماخر در باب تجربه دینی و نظریه کانت در باب فنومن و نومن است؛ البته منظور جان هیک از این نوع پلورالیسم، این نیست که همه آموزههای ادیان مختلف درست هستند؛ زیرا او با صراحت اعلام میکند که برخی از تعالیم سنتی مسیحیت (بهویژه آموزههای مربوط به تجسم و نجات انحصاری مسیحیان مؤمن) نادرست است.
آنها میتوانند توصیف خود را به واقع هم نسبت دهند؛ ولی باید توجه داشته باشند که وصف آنها وصف کاملی از خدا نیست؛ البته برخی وصفهای ناسازگار و متقابل در باب خدا را هم باید به عقل عرضه کرد؛ زیرا یک طرف این وصفها، وصفهای وهمی از خداوند است که با موازین عقلی سازگاری ندارد؛ بنابراین، نباید برهان تجربه دینی را از آن رو که مستلزم وصفهای ناسازگار در باب خداوند است انکار کرد؛ همانطور که اصل تجربه حسی به دلیل وصفهای ناسازگار از یک حادثه مورد انکار نیست."