چکیده:
وحدت متعالی ادیان، دیدگاهی است که سنتگرایان به مسألة تکثر ادیان دارند. نخستین
بار شووان در کتاب وحدت متعالی ادیان، این دیدگاه را بسط داد؛ سپس دیگر سنتگرایان
مباحثی را در این زمینه مطرح کردند. طبق این دیدگاه، ادیان دارای دو بعد باطنی و
ظاهریاند. ادیان فقط در سطح باطنی وحدت دارند؛ اما در سطح ظاهری میان آنها
اختلاف است. حقایقی که در سطح ظاهری ادیان به چشم میخورد، نسبی و حقایق مربوط به
سطح باطنی مطلقند.
دیدگاه شووان با مشکلاتی مواجه میشود؛ مانند نسبیتگرایی، غیراستدلالی بودن و... .
زبانی که شووان برای بیان دیدگاهش به کار میگیرد، دشوار است؛ بدین سبب نگارنده
کوشیده است تا توصیفی از وحدت متعالی ادیان را پیش کشد و نقاط ضعف آن را بیان کند.
The transcendent unity of religions is a traditionalist’s approach towards the plurality of religions. For the first time it was Schuon who developed this theory in his book “The Transcendentl Unity of Religions”. Other traditionalist raised and expanded the theory. According to this theory religions have two esoteric and exoteric dimensions. Religions are united only in the esoteric level. But from an exoteric point of view they are different from each other. The realities concerning the exoteric level are relative and the realities pertaining to the esoteric level are absolute. Schoun’s viewpoint suffers from a number of problems such as relativism، and irrationality. The language applied by Schuon to express his view is a difficult language but the author has attempted to explain the theory of the transcendent unity of religions in an easy way and point out the flaws of this theory.
خلاصه ماشینی:
"این فرض مشکلات عدیدهای را به بار میآورد؛ از جمله این که اگر آن عناصر صوری با آن حقیقت باطنی بیگانهاند پس چرا آنها فقط در یک دین خاص و نه در ادیان دیگر پیدا شدهاند؟ روشن است که باید تناسبی میان آن عناصر و حقیقت باطنی در کار باشد؛ وگرنه هیچ مجوزی برای گذر از آن عناصر به حقیقت باطنی نداریم؛ اما اگر صورت دوم را بپذیریم و به وجود ارتباط و تناسبی میان آنها قائل شویم، باید گونهای اعتبار مطلق هم برای عناصر ظاهری در نظر بگیریم.
شووان در این زمینه میگوید: با وقوف بر این امر نمیتوان دو واقعیت را نادیده گرفت: اولا در سطح ظواهر محض هیچ چیز اعتبار مطلق ندارد و ثانیا تا آنجا که به مؤمنان ادیان دیگر مربوط میشود، تفسیر ظاهرنگرانه (literalist) و انحصارگرایانة(exclusivist) پیامهای دینی را بی اثری نسبی آن پیامها تکذیب میکند؛ اما البته نه در حوزههای گسترش خود آن پیامها که از جانب خداوند مقدر شده است (شووان، 1383: ص 30).
شووان این پیشفرض را به طور ضمنی پذیرفته است که هدف ادیان نشان دادن حقیقت مطلق و امر متعالی است؛ اما هیچ دینی نمیتواند آن حقیقت و امر مطلق را در ظاهر نشان دهد؛ بنابراین، آن حقیقت باید در باطن ادیان جای داشته باشد و امور دیگر عناصر ظاهری هستند که با محدودیتهایی همراهند.
میتوانیم پرسشی را درباره این پیشفرض مطرح کنیم: چه دلیلی بر این ادعای ضمنی وجود دارد که هدف همۀ ادیان نشان دادن حقیقت و امر مطلق است؟ یکی از نکات مهم در باب ادیان همین تفاوت اهدافی است که از آنها استفاده میشود."