چکیده:
یکی از دیدگاههای مهم که در فلسفه علم بهطور خاص، و معرفتشناسی بهطور عام مورد بحث قرار گرفته است؛ دیدگاهی است که پاتنم در دورهای خاص بهشدت از آن دفاع کرده و آن را «رئالیسم درونی» نامیده است. براساس این نوع رئالیسم، واقعیتها درون نظریههای معنا پیدا میکنند. پاتنم این دیدگاه را در مقابل رئالیسم متافیزیکی قرار میدهد که برطبق آن، جهان خارج کاملا مستقل از نظریههای ما وجود دارد و صدق، رابطهای میان زبان و جهان خارج است. همچنین، برطبق این نوع رئالیسم، دانشمند میتواند یک نظریه کاملا راست دربارة این جهان بهدست آورد. نگارنده دلایل متفاوت پاتنم را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"پاتنم این دیدگاه را در مقابل رئالیسم متافیزیکی قرار میدهد که برطبق آن، جهان خارج کاملا مستقل از نظریههای ما وجود دارد و صدق، رابطهای میان زبان و جهان خارج است.
از لحاظ حداقلی، برطبق مدل رئالیسم متافیزیکی باید رابطهای معین دلالت میان ترمهای زبان L و بخشهای جهان وجود داشته باشد، خواه اینکه فهم زبان L عبارت از معرفت به آن رابطه باشد و خواه نباشد.
نقد پاتنم بر رئالیسم متافیزیکی این است که با توجه به نکات فوق، از کجا پی میبریم این جمله بدین معنا راست است که تنها در یک تعبیر مورد نظر راست است؟ یعنی از کجا میدانیم که این جمله تنها در یک تعبیر مقصود راست است؟ پاسخ پاتنم این است که تنها به کمک قیود عملی و نظری میتوانیم پی ببریم که تعبیری بر دیگر تعابیر تفوق دارد و جملة مذکور در آن راست است.
اما این نکته به ضرر رئالیسم متافیزیکی تمام میشود؛ زیرا این قیود نمیتوانند تعابیر نامقصود را کنار بزنند و تنها یک تعبیر مقصود را به دست دهند و نظریه T در هر مدلی که این قیود را برآورده سازد راست است.
3. وجود تعابیر متفاوت: استدلال مدل ـ نظری تنها در صورتی رئالیسم متافیزیکی را رد میکند که یک نظریه ایدهآل بیش از یک تعبیر داشته باشد.
اما اگر هر دو نظریه بهطور یکسان راستاند، در این صورت تنها یک نظریه کامل و راست دربارة جهان چنانکه رئالیسم متافیزیکی ادعا میکندـ وجود ندارد.
بهطور طبیعی سه دیدگاه ممکن در مورد امکان وجود نظریات ناسازگار همارز میان معرفتشناسان مطرح شده است که عبارتاند از: (1)درواقع، تنها یکی از دو نظریه T1 و T2 راست و دیگری دروغ است."