خلاصه ماشینی:
"تئاتر چین در واقع با نمایشهای بین المللی میلان فانگ2به عرصه تئاتر مدرن جهان راه یافت و سفرهای موفقیتآمیز او به ژاپن (4291/9191،6591)،ایالات متحده آمریکا(0391)و اتحاد جماهیر شوروی(5391)بود که این شکل منحصر به فرد هنری را که طی چندین قرن تبدیل و تحول به صورت امروزین خود تثبیت شده است، تحت عنوان نمایش پکن،به عنوان یک شکل هنری قابل درک به دنیا معرفی کرد و بالاخره کشف نمایش شرق توسط پیتر بروک،که بهویژه به دنبال برخورد مهم و تأثیرگذار او با نمایش کاتاکالی و شناخت حماسه مهاباراتا و فرهنگ هندی،خود به صورت یک نقطه عطف مهم در تاریخ تئاتر مدرن غرب درآمد.
اینکه به کمک جریانی که آن را جهانی شدن مینامیم،و اغلب ناشی از سفرهای گروههای نمایشی و برگزاری جشنوارههاست،چشمگیرترین و شاخصترین لحظات تئاتری،بر صحنههای جهان به نمایش درمیآیند و در پی آن ارتباطهای بیشمار،سفرهای حرفهای بازیگران و هنرمندان، همایشها،کارگاهها،انتشار توسط رسانهها،فیلم،کاست،ویدیو،سیدی و سایت اینترنت صورت میگیرد و اینچنین است که دری به قرن بیست و یکم،قرنی دیگر،قرنی نو و شگفت گشوده میشود و مرزهای میان سنت و مدرنیسم در این ارتباط میشکنند،تجربهای که آرین منوچکین و گروه تئاتر خورشید با نمایش«آوای طبلها روی سد»با الهام از تئاتر ژاپن(شرق)در فرانسه(غرب)انجام داده بود،بار دیگر در سپتامبر 1002 در ژاپن به نمایش درآمد؛نمایشی که حتی تماشاگران ژاپنی آن را به چشم نمایشی عمیقا ژاپنی مینگریستند و نه نمایشی به سبک و شیوه ژاپنی."