چکیده:
مروری انتقادی برزندگی،حیات فکری و آثار و اندیشههای میخاییل باختین نشان میدهد که شرایط اجتماعی-سیاسی و جامعهء فکری آن روز شبکهای پیچیده از عوامل و مؤلفهها را به وجود آوردند که بستری مناسب برای ظهور شخصیتی چون باختین با آن مفاهیم،رهیافتها،و آثار مهیا شد.به یان معنی که شرایط موجود و فضای حاکم در زمان حکومت تک صدا و استبدادی استالین به همراه تجربهء شخصی باختین تأثیرات به سزایی برشکلگیری و تبلور اندیشهها،افکار و آثار وی داشتند. چنین دیدگاهی در مورد حافظ نیز صدق میکند.چراکه«احوال روزگار و اوضاع زمانه»نقش بسیار مهمی در اشعار وی داشتند.به سخنی دیگر،حافظ در زمان حیاتش دنیای تک صدا و چند صدای آن روز را تجربه کرد و در اشعارش به بازتاب و ترسیم آن دو پرداخت تا از این طریق تک صدایی را مورد اعتراض،انتقاد و درنگ قرار دهد.به این اعتبار،مقالهء حاضر کوششی است تا تأثیرات شرایط اجتماعی-سیاسی و تجربهء شخصی حافظ در اشعارش و همچنین آن دو دنیا را به همراه کیفیات، ویژگیها،ارزشها و مردمانش نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"به این اعتبار،مقالهء حاضر سعی دارد با نحلهای مکالمهای نشان دهد که حافظ هم،چون باختین تحت تأثیر شرایط موجود تک صدایی و چند صدایی را در زمان حیاتش تجربه کرده و بعدا در قالب اعتراض و انتقاد در نقش یک مصلح اجتماعی،با خلق دو دنیای داستانی (Fictional) تک صدایی و چند صدایی و شخصیتهای مربوط به هریک که خود انقلابی در شعر پارسی بوده است در اشعارش به ترسیم آنها پرداخته و با زبانی نمادین و استعارهای آنها را مورد درنگ قرار داده است.
همهء آنچه را که او در دل داشت تا به آنها برسد،یا دست نیافتنی مییابد و یا از او سلب شدند که در دناک و پراحساس میگوید: اگر ز خون دلم بوی شوق میآید عجب مدار که هم درد نافهء ختنم این شرایط نامساعد همچنان ادامه دارد و تا به آنجا رسیده که سانسور،تعصب،استبداد، شادی سیتزی و سختگیری محتسب مآبانه در این«دنیای تک صدا»او را برآن میدارد تا با اجرای یک«تکگویی نمایشی» (Dramatic Monologue) وضعیت خود را اینچنین بیان کند: حال دل با تو گفتنم هوس است خبر دل شنفتنم هوس است طمع خام بین که قصهء فاش از رقیبان نهفتنم هوس است وه که در دانهای چنین نازک در شب تار سفتنم هوس است ای صبا امشبم مدد فرمای که سحر گه شکفتم هوس است همچو حافظ به رغم مدعیان شعر رندانه گفتنم هوس است همانطوری که از ابیات فوق برمیآید استبداد،سانسور و خفقان در این دنیای تک صدا چنان عرصه را براو تنگ کرده که او فهرستی (List) از آن محرومیتها ارائه میدهد که از بیت اول تا آخر به نوبهء خود حیاتیترین و اساسیترین عناصر زندگی،حیات بشری(فرهنگ) و موجودیت انسانی را بیان میکنند که در صورت امکان میتوان با وجود هریک مطلوبترین شیوهء زیست،حقانیت و مشروعیت مکالمه را بیان کرد."