خلاصه ماشینی:
"در سال 9431 با جمعی از هنرمندان شیراز جلسهای گرفتیم و حول این محور صحبت و تبادل نظر کردیم که چرا هنگامی که در شیراز تئاتر را حتی مجانی اجرا میکنیم تماشاگر وارد سالنها نمیشود؟چرا و در پایان به این نتیجه رسیدیم که در شیراز تماشاگر تئاتر نداریم و برای تربیت تماشاگر،همه اعضای حاضر در جلسه متفق القول از مرکز آموزشی تئاتر کناره گرفته و بدون قطع ارتباط با اداره کل فرهنگ هنر به قهوهخانه چهارفصل وکیل که مالکیت آن هنوز هم در دست بنده است وارد شده ومستقر شدیم و به مدت پانزده سال هم در قهوهخانه چهارفصل وکیل و هم در سالنهای نمایشی شیراز و شهرستانها و بهویژه تهران به اجرای نمایش پرداختم مجانی و یا با سرمایه شخصی،در این هنگام با هنر معماری و گچبری نیز انسی گرفته بودم."