خلاصه ماشینی:
"سعید آلبوعبادی بهرغم کاستیهای متن در جاهایی قابلیتهای هوشمندانهای ارائه داده است؛ مثلا تلفنهایی که بهطور نوبتی به زن و شوهر میشود،برای آن است که تماشاگر،این پرسوناژها را بیشتر بشناسد و با تناقضهای دیگری نیز آشنا شود.
یکی از علتهای گیرایی این بخش سوم آن است که تماشاگر با دو نوع بازی روبهرو است:«بازی درونی»و عمیق آرمین میرزایی که حین بیحرکتی و فقدان دیالوگ،تأثیرات کنشمند و عمیقی به جای میگذارد و«بازی عصبی و بیرونی»پردیس منوچهری که به علت حرکتزایی و دیالوگهایش فرصت فکر کردن و فاصله گرفتن از نمایش را به تماشاگر نمیدهد؛نشستن کنار هم این دو پرسوناژ خواهر و برادر در دادگاه به علت ایجاد تضاد و کنتراست که در جنسیت و بازیشان وجود دارد،کنشزایی،گیرایی و حسآمیزی اجرا را دوچندان کرده است،خصوصا اینکه بازی«تأثرگرایانه»یا امپرسیونیستی پردیس منوچهری هم با محتوای«تأثرگرایانه»ای که در محتوای این دادگاهی شدن است،همخوانی دراماتیک قابل توجهی دارد."