خلاصه ماشینی:
"از آغاز راهتان در سینما شروع کنیم،انگیزه شما برای ورود به عرصه فیلمسازی چه بود؟ وقتی کسی جدای از رشته تحصیلیاش قدم به کلاسهای آزاد بازگیری میگذارد،حتما پای علاقه در میان است.
با وجود شرایط سخت و گاه غیرممکن برای فیلمسازی در ایران،حال و هوای نوجوانی که میخواهد به سمت فیلم ساختن برود چگونه است؟ شروع کار فیلمسازی برای یک نوجوان بسیار مشکل است.
برای نوجوان راه گریز از این بن بست،این است که چند شاهکار در عرصه فیلم کوتاه بسازد تا کسی پیدا شود و جرأت کند سرمایه کارهای بعدی او را تأمین کند.
وقتی فرد به عنوان بیننده فیلم را تماشا میکند؛ممکن است فکر کند دوربین را در جایی قرار داده و شروع به فیلمبرداری کردهاند،این طرز فکر تنها از بیاطلاعی نسبت به موضوع سرچشمه میگیرد.
اما از آنجا که با این ناگه در عمل موفق به ساخت فیلم نمیشود به سراغ آموزشگاهها میرود و با هزینه گزاف وارد مرحله آموزش میشود.
فکر میکنم حتی یک نفر در بستر یادگیری سینما در این آموزشگاهها در طی چند سال اخیر یک فیلم بلند یا سریال متوسط که قابلیت نمایش تلویزیونی را داشته باشد نساخته است.
نظر شما در مورد آموزشگاههایی که امکاناتی برای ساخت فیلم در اختیار بچهها قرار میدهند، چیست؟ بیشتر آنها با وجود شهریه زیادی که دریافت میکنند،حتی امکانات آموزشی لازم را هم فراهم نمیکنند.
اما امروز میبینیم که هرکس که دوربینبه دست میگیرد، با دوربین ثابت یک کادر معین را نشان میدهد که یک نفر از انتهای تصویر میآید و هیچ اتفاقی هم نمیافتد و نام این کار را میگذارند سینمای معناگرا، درحالیکه این کارگردان تکنیک ندارد."