خلاصه ماشینی:
"چطور شد که به این دیدگاه رسیدید؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) سهم گمشده به عنوان یک مدیر فرهنگی-که درگیر فیلمسازی و تدریس سینما هم هست-همیشه در مورد جریانهایی که در عرصه فیلم کوتاه به وجود آمده و بیشتر خوشایند خارجیها هم بوده است،نگران بودهام و هستم.
در سینمای ایران سالهاست خلأی وجود دارد و میبایست در این مدت مدیران فرهنگی و هنری سینما وارد عرصه میشدند و این خلأ را برطرف میکردند؛اما این اتفاق تاکنون نیفتاده است.
چند سال پیش دوستان نامهای برای آقای میر حسین موسوی-مدیر فرهنگستان هنر-و نیز آقایان بنیانیان و هرندی تنظیم کردند و از ایشان خواستند تا دو فیلم را به عنوان میراث فرهنگی انتخاب کنند و در آنها شاخصههای فیلمهای انتخابی به عنوان فیلم صاحب هویت ایرانی مطرح شود.
با توجه به تأثیر گذار بودن سینمای ایران و حضور آن در کشورهای گوناگون،این سینما تبدیل به یک خاستگاه ویژه شده است که شاید مسئولان چندان به این قضیه واقف نبودهاند.
حال این سوال مطرح است که آیا ظرفیتهایی را ایجاد کردهایم؟کارکرد این ظرفیتها چیست و در نهایت چرا باید این همه سرمایهگذاری کنیم،اما نتوانیم در بدنه سینمای حرفهای تأثیر بگذاریم؟ به عنوان یک سازنده قدیمی فیلم کوتاه،فکر میکنید شرایط ورود یک جوان در سالهای اخیر به عرصه سینما چگونه است؟ تغییر فناوری که در سینما به وجود آمده،فضای ذهنی و ساختاری این حوزه را هم تحت تأثیر قرار داده است.
با توجه به تعدد مراکز ساخت فیلم کوتاه،کمیت ساخت اینگونه آثار مهم است یا کیفیتشان؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) در دوران گذشته برای سینمای کوتاه در کشور ما، نفس شکلگیری و تکمیل یک اثر بود."