خلاصه ماشینی:
"مذاکرات مقدماتی در جریان بود که سفره غذا گسترده شد و صحبت طرح مسئله قیام به هنگام خوردن غذا مطرح بود که فداییان مسلح بایریش فولادی و افراد قزلباش ما را محاصره کردند و با دستبند و پیاده به سوی زندان فداییان ما را هدایت نمودند و چون در فکر و خیال اینکه اینک با ما چه کار خواهند کرد، آهسته برنامه میهمانی و اینکه منظور دیگری در میان نبود و ما طرفدار حکومت ملی آذربایجان و فرفه دمکرات هستیم،مشغول طرح پاسخگویی بودیم که نفهمیدیم که چگونه کریم خان صولتی و امیر پور و آن سه نفر شاهسون که همگی مسلح بودند فرار را برقرار ترجیح دادند.
»45 صدقدار در خصوص«تشکیل محاکم صحرایی»توسط فرقه دمکرات آذربایجان و چگونگی اجرای احکام در این محاکم مینویسد:«محمد علی رامتین معروف به قصاب آذربایجان گاهی در خلخال و زمانی در میانه و گاهی به اردبیل رفت و آمد میکرد و احکام صادره از محاکم صحرایی مبنی بر اعدام را اجرا مینمود و به طوری که آقای احد خوجینی همان دزد سابقهدار و آزاد شده من که در حقیقت فدایی من شده بود مرتبا گزارش امور روزانه را به من گزارش میداد و ایشان اظهار میداشتند که اعضای محکمه صحرایی متشکله آنان که چند نفر میباشند ابدا به مدافعات و اظهارت مردم و خوانین و معتمدین توجهی نمیکنند؛اظهارات آنان را گوش میدهند ولی به آن اظهارات توجهی ندارند."