چکیده:
سهروردی و کانت، به عنوان دو فیلسوف از دو مکتب فلسفی متفاوت، هر کدام اندیشمندانی
بزرگ و صاحب نظرانی نامآور در حوزة فلسفی خویش هستند. این دو فیلسوف با فاصلة
زمانی بیش از شش قرن در موضوع هستیشناسی، تا اندازهای نظراتی همانند دارند، هر دو
وجود را امری اعتباری و منحصر به نسب و اضافات و روابط میدانند که بودن آن در
گزارهها، تنها بیانکنندة نسبت موضوع ومحمول گزارهها است که نه چیزی بر موضوع
میافزاید و نه چیزی از آن میکاهد.
دقت در نظرات سهروردی به ویژه در مسألة نور ولوازم آن، ما را نسبت به آن چه گفته شد
به تردید واداشته و وی را از کانت جدا میسازد و او همان گونه که ویژگی یک حکیم
اشراقی است، هستیشناسی شهودی را ارائه میکند.
خلاصه ماشینی:
"ولی آیا وجود، محمول منطقی است؛ یعنی عین موضوع یا از اجزای تحلیلی موضوع است؟ در پاسخ به این پرسش، احتمالهای متعددی را میتوان مطرح ساخت؛ به عنوان نمونه اگر منظور وی از محمول حقیقی، محمول بالضمیمه باشد، یعنی محمولی که غیر از موضوع باشد و بر آن افزوده شود، در این صورت وجود محمول حقیقی نیست؛ زیرا وجود یک امر افزوده شده و انضمامی بر ماهیت نیست (حائری یزدی، کاوشهای عقل نظری، 198)، تا چیزی در خارج از ذهن بر موضوع بیفزاید، در این صورت، وجود اگر چه محمول نیست، منطقی بودن آن نیز جای تردید است؛ چنان که گفته خواهد شد.
احتمال اخیر نیز مانند دو احتمال پیشین جدا تردید ناپذیر است؛ زیرا در هر قضیهای که در آن محمولی به موضوع نسبت داده میشود و به ظاهر وجود، محمول آن نیست و از واژه کوچک “است” استفاده میشود، وجود مناسب با موضوع (خواه عینی و خواه ذهنی) از پیش لحاظ شده است؛ اگر چه به صورت قضیه شرطی قابل بیان است.
اما اگر وجود زاید بر ماهیت باشد، دیگر چه جای سخن گفتن دربارة رابطه بودن آن است؟ هر جا که چیزی را بر چیزی حمل کنیم، وجود به کار رفته در آن حمل، وجود رابط است که آن دو را (موضوع و محمول را) به یکدیگر مربوط میسازد؛ اما اگر وجود محمول باشد یعنی ثبوت شیء باشد نه ثبوت شیئی بر شیء دیگر، در این صورت وجود دیگر رابط نیست؛ زیرا یکی از آن دو اصیل و دیگری اعتباری و ثمرة تحلیل ذهن است.
- Norman Kempt smith: Commentary to kant, critique of pure reason, humanities press international."