چکیده:
هدف این مقاله بیان برخی از مضامین مرتبط با جنـگ تحمیلـی و وصـف رشـادتهـای مـدافعان مـیهن اسلامی در شعر شاعران ایلامی است . یکی از رویدادهایی که بر شـعر معاصـر و بـه ویـژه سـروده هـای شاعران ایلامی تاثیر بسزایی داشته ، جنگ تحمیلی است . نمادها و مضامین خاص جنگ چنـان بـر روح و فکر سرایندگان این دیار سایه انداخته ، که کمتر اثری را میتوان یافت عاری از این مولفه ها باشـد. شـهید، شهادت طلبی، جبهه ، خـاطرات جنـگ ، اسـرا، جانبـازان، مفقودالاثرهـا و وصـف شـهرهای جنـگ زده از مضامین عمدهی این نوع شعر شاعران ایلامی است . شاعران استان یا خود لحظات و رویدادهای جنگ را تجربه کردهاند یا بارها از دیگران شنیده و آثار آن را حس کردهاند؛ بنابراین ، این حادثه جزء لاینفـک روح و ضمیر آنان گشته و در اشعارشـان ظهـور یافتـه اسـت . در ایـن مقالـه کـه بـه روش معمـول مطالعـات کتابخانه ای و استفاده از اسناد و آثار منظوم شاعران بومی استان به رشته ی تحریـر درآمـده، تـلاش شـده برخی از مضامین مرتبط با جنگ تحمیلی در سرودههای فارسی شاعران استان ایلام بیان شود.
خلاصه ماشینی:
"در این مثنوی کاربرد واژههای «بچه های سادهی تیپ امیر» و«ایلیاتیزادههای ناشناس» جنبه هـای محلـی و بومی شعر وحسی و عاطفی بودن آن را تقویت کرده است : یاد آن سجاده های پر ز تیر بچه های سادهی تیپ امیر عاشقان آشنا با بــوی یاس ایلیاتی زادههـای ناشناس نا ه های هورا هــویزه یاد باد آن نــماز زیر نیزه یاد با(دشیخ مرادی،١٣٨٠: ١٤٢) شاعر با ذکر ردیف «یادتان به خیر» اوج حسرت خود را به سـبب از دسـت دادن یـاران بیـان مـیکنـد و روزهای خوش گذشته را به یاد میآورد: ای روزهای رفته ی ما یادتـان به خیر اندوههای عقدهگشـــا یادتان به خیر ما که ز یاد رفتـــه ترینیم بــیگمان اما شـــما همیشــه یادتـــان به خیر هرگز مباد آن روز که فراموشتان کنم ای روزهای خوب خدا یادتان به خیر رفتید و کـس به رفتنتان اعتنــا نکرد ای دوستان رفته ی ما یادتــان به خیر ( ناصری،١٣٨٥: ٩٣) عدهای از شاعران از این که ارزشهای خلق شده در جنگ تحمیلی بیرنـگ یـا فرامـوش شـده و بی دردان مرفه ، سعی در کم رنگ نمودن دستاوردهای آنها داشته ، نگران و دلواپس بودهاند و بـه عنوان ایرانی معتقد به ارزشهـا، در سـرودههـا بـا حسـرت و تـأثر اعتـراض و دلتنگـی خـود را ابراز نمودهاند و عافیت طلبانی را که در روزگار جنگ ،گرفتار تعلقات و دنیا طلبی شده و در میدان جنگ حضور نیافته اند، مذمت و سرزنش کردهاند: بیهوده نوشتیــد از آنچه ندیدیــــد تا گـــاه عمل شد از جنــگ بریدید یک حوصـــــله ماندن با ما ننـشستید یک لحظه در اندوهی، آهی نکشیدید یک بار بــــه آتـــش دل را نسپردید یک بار به ناگــــاه ترکش نچشیدید تا خوف و خطر را در خویش شکستیم صد عافیـــت آباد از شـــرم خزیدید تا دغدغه ی مرگ از قافــــله برخاست صد کوچــــه سپر را از ترس دویدید دیروز در آن جا ما زجـــــر کشیـــدیم امروز شماهــــا خون خــواه شهیدید (محمدی، ١٣٨٠: ٢٠٢-٢٠٣) فراموشی روزهای جنگ ،غفلت از آرمان های شهیدان،بی فروغ شدن رنـگ ایثـار و..."