خلاصه ماشینی:
"به یاد دارم و در مجله نامه بهارستان هم نوشتهام که زمانی در کتابخانه ملی که در آنجا مقداری از کتابخانه سلطنتی قاجار بود،مرات الممالک و قانع بصیری کاغذشناسان خوبی بودند و به راحتی میتوانستند بگویند که این کاغذ بخارایی یا اصفهانی است،وقتی ما فهرست نسخ خطی را دیدیم، متوجه شدیم که هیچیک بلد نیستیم و نمیدانستیم باید چه کنیم،در آنزمان به بادرامپور صحاف،که فرنگیکار بود مراجعه کردم و گفتم افکاری: دریغ که تنها دوره رسمی آموزش دانشگاه تهران مدرک معادل به خود دید که آیا شما کسی را سراغ دارید که این کاغذها را بشناسد،ایشان در جوابم گفت که حاجی خراس در بازار حلبیسازها هست ولی به نظرم نتوانید با او اصلا مذاکره کنید چون او بسیار بیادب و بداخلاق است.
افکاری:من از این فرمایش شما در اینجا استفاده میکنم که در مملکت ما آموزش نسخ خطی متولی خاصی ندارد،به همین دلیل است که مؤسسات بنا به نیاز خود سعی میکنند که دورههایی برگزار کنند چندی پیش که به همین مناسبت با آقای دکتر شفیعی کدکنی صحبت میکردم ایشان ضمن تأکید بر فقدان آموزش در نسخ خطی گفتند چه خوب بود اگر مؤسسهای یا گروه دانشگاهی عهدهدار این آموزش شود و دانشجویان کارشناسی ارشد یا دکتری که قصد دارند پایاننامه در آنجا بنویسند یا تصحیح رسالهای را به عهده بگیرند،موظف شوند که چهار واحد در آنجا بگذرانند همچنین آقای دکتر آذرنوش همین مسئله را در دانشکده الهیات مطرح کردند و فرمودند که علاقهمندند تا دانشجویان با نسخ خطی مختلف در حوزه فلسفه،علم کلام،حقوق و رشتههای دیگر آشنا شوند و منابع کافی نسخ خطی را بشناسند و در صدد ایجاد دوره آموزشی میباشند."