خلاصه ماشینی:
"در هنگام کاربرد این نوع استدلال به منظور ارزیابی ریسک تقلب،حسابرس امکام پیشبینی رفتار خود به وسیله حسابرسی شونده را در نظر نمیگیرد و بنابراین ممکن است رویههایی را مورد استفاده قرار دهد که برای حسابرسی شونده آشناست.
در این راستان استانداردهای مربوط به ارزیابی ریسک تقلب میتوانند با الزام حسابرسان به شناسایی کلیه نشانههایی که نشاندهنده ریسک پایین تقلب هستند و ارزیابی راههایی که مدیریت با دستکاری نشانهها میتواند بر درک(ارزیابی) حسابرسان از ریسک تقلب تاثیر بگذارد، آنها را به استفاده از استدلال راهبردی سطح اول و سطوح بالاتر تشویق کنند.
استانداردهای موثر، استانداردهایی هستند که حسابرسان را در راستای استفاده از استدلال راهبردی در برنامه حسابرسی تشویق کنند،با استفاده از این نوع استدلال،حسابرس میتواند این امر را که حسابرسی شونده چگونه ممکن است تقلب را از دید رویههای استاندارد حسابرسی پنهان نگاه دارد،مد نظر قرار دهد.
در ارتباط با ارزیابی ریسک تقلب موارد زیر در خور ذکر است: *حسابرسانی که در ارزیابی ریسک تقلب از لیستهای بلند بالا و چکلیستهای تقلب استفاده میکنند،عموما در ارزیابیهای مرتبط با ریسک تقلب به درستی عمل نمیکنند، *حسابرسان عموما نشانههایی را که نشاندهنده ویژگیهای رفتاری مدیریت میباشد بیشتر از واقع ارزیابی میکند حتی اگر این نشانهها،انکارناپذیر باشند، *استانداردهای حسابرسی باید به گونهای طراحی شوند که حسابرسان را در زمینه در نظر قرار دادن چگونگی دستکاری نشانههای تقلب توسط مدیریت،ترغیب نمایند.
در نتیجه میتوانند از روابط خود به کارکنان صاحبکار،بازخورد بیشتری دریافت نموده و از این باز خوردها در راستای تعدیل ارزیابی خود در مورد ریسک تقلب و اصلاح برنامه حسابرسی سود جویند، *استانداردهای حسابرسی ممکن است از طریق الزام حسابرسان به مستندسازی و مکاتبه ماهیت روابط خود با مدیریت، منجر به ارتقای پدیده یادگیری در محیط حسابرسی گردند."