خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) خندهنامه پارچه برزنتی یک حسابرس داخلی که برای شرکت تولیدی کار میکرد نگران وجود تخلفهایی در موجودیهای انبار بود.
او ایستاد و مدتی با کشاورز گپ زد و بعد گفت"سر 001 دلار به ازای یکی از گوسفندات شرط میبندم که بتونم بگم دقیقا چند تا گوسفند در این گله است.
"کشاورز برای لحظهای فکر کرد و با خودش گفت این گلهی بزرگی است و کسی (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) را نمیشناسد که بتواند تعداد دقیق گوسفندها را بگوید.
"کشاورز گفت:"تو یه حسابرسی و برای یکی از 4 موسسهی بزرگ حسابداری کار میکنی.
"مرد سوتی کشید:"لعنتی چطور فهمیدی؟"کشاورز گفت:"سگمو بذار زمین تا بهت بگم.
"صاحب فروشگاه گفت:"اون یکی 000,1 دلار میارزه چون میتونه هر کاری رو که اولی بلده،انجام بده و به علاوه اون پیشبینیهای مالی رو هم تهیه میکنه."