چکیده:
مقاله «نقدی بر نظریه کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجله وزین «آموزههای فلسفه اسلامی» (سیدموسوی، 1393: ش15/99ـ 118)، حاوی مدّعیاتی نامدلّل و نامبیّن در راستای نقد نظریه صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی میباشد. مهمترین ایهامی که سبب بروز شبهه مکرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بین واژه «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما درباره برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریه صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکان طبیعتگرا و مادیگرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشتهاند! بنا بر این نظر، اگر قابلیت فسادپذیری از بدن سلب شود، باید به عمر جاودانه دنیوی مطمئن بود و هیچ
خلاصه ماشینی:
"در این شماره که نقل مستقیم و طولانی و مکرر عبارات ابن عربی است و حدود یک و نیم صفحه از مجله را به خود اختصاص داده، معلوم نیست مقاله چه منظوری از نقل این عبارات داشته است؟ اصولا موضع ابن عربی هر چه باشد، چه ارتباطی به نقد صدرا که موضوع مقاله است، دارد؟ به ویژه که شروع این شماره با نقص نیز همراه است؛ با اینکه عنوان شماره «مرگ ضروری و مرگ اختیاری» است، چنین نگاشته شده است: به نظر میرسد در کنار این دونوع مرگ، مرگ دیگری نیز باید ترسیم شود و آن مرگ اختیاری است (همان: ش15/111).
این ادعای عجیب که «فرد در حالی که در همین جهان مادی سیر میکند و در کنار بدن و جسم مادی خویش است، بمیرد» چه معنا دارد؟ جمع بین مردن و زندگی و سیر در جهان مادی، بر اساس چه رابطهای بین نفس و بدن استوار است؟ آیا رابطۀ ثنویت و ترکیب انضمامی بین نفس و بدن؟ آیا بر اساس جسمانیةالحدوث بودن نفس و رابطۀ ترکیب اتحادی بین آن دو؟ آیا بر اساس تجرد ذاتی و تام نفس و رابطۀ ابزاری بین نفس و بدن؟ آیا مردن مجازی است یا حقیقی؟ مردن و بقا در عالم طبیعی و برقرار ماندن علقه با بدن یعنی چه؟ بدیهی است که مذیل ساختن این ادعاهای توجیهناپذیر به نقل قول عرفای نامدار نیز نمیتواند توجیهکنندۀ چنین ادعاهای ناهمگون باشد، به ویژه که این نقل قولها با توجه به عدم ارتباط با نقد نظریۀ صدرا یا حداقل عدم تبیین این ارتباط از سوی مقاله، صرفا در راستای حجمافزایی به مقاله باید ارزیابی گردد."