چکیده:
رجز در لغت به معنی مباهات، فخرفروشی و لافزنی است. در اصطلاح حماسه نیز به گفتوگوی دو پهلوان گفته میشود که با زبانی تهاجمی به خودستایی، بیان افتخارات خود و تحقیر دشمن میپردازد. مطمئنا دستیابی به تمامی فضاهای روانی حاکم در رجزها، فقط با تکیه بر معنای ظاهری واژگان آن بدون دخالت دیگر علوم امکانپذیر نیست. امروزه رویکردهای بینارشتهای در سیاستگذاریهای علمی، آموزشی و پژوهشی مورد توجه و اشتیاق عمومی قرار گرفته است. در این میان تاثیر علم روانشناسی برای درک بهتر متون ادبی، غیرقابل انکار است.نقد روانشناسانه توانسته است حوزه وسیع و کاملا ناشناختهای را در ادبیات مورد بررسی قرار دهد. این نوع نقد میتواند ابزاری دقیق و کامل برای خوانش واژگانی باشد که در اثر، نوشته نشده و مدّ نظر نویسنده بوده است. یکی از مولفههای نقد روانشناسانه در متون ادبی، «فهرست نیازهای هنری موری» است. بررسی شخصیّت، از مهمترین مفاهیم ارائه شده در این فهرست به شمار میآید. در این تحلیل میتوان تاثیر مستقیم بار روانی واژگان به کار رفته در رجزها را بر ادامه نبرد پهلوانان بهروشنی مشاهده کرد. این کار با تکیه بر نیاز به پرخاشگری، خویشتنپایی، تحقیرگریزی، عمل متقابل، احترام و خواریطلبی نموده شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا بر پایه فعالیّتهای بینارشتهای ضمن بررسی روانشناختی رجزهای شاهنامه بر اساس فهرست نیازهای موری، تاثیرات روانی ناشی از رجزخوانی را در نبردهای تنبهتن، به تصویر بکشد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه رجزها در حقیقت نوعی تخلیۀ فشارهای روانی از طریق گفتارند، این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی تلاش میکند تا با نگاهی روانشناختی به رجزهای شاهنامه به پرسشهای زیر پاسخ دهد: - معمولا در رجزخوانی، کدام مؤلفههای روانشناختی بیشتر کاربرد دارد؟ - پهلوانان برای رهایی از فشار روانی، در رجزها از کدامیک از ویژگیهای نیازها، بهعنوان برانگیزندههای رفتار، بهره بردهاند؟ - کدام یک از نیازهای برانگیزنده، نشاندهندۀ روحیۀ بالای پهلوان و کدامیک بیانگر ضعف روحی اوست؟ 2- پیشینۀ پژوهش دربارۀ رجز در شاهنامه، چند پژوهش مستقل صورت گرفته است که میتوان به مقالههای ذیل اشاره نمود: «رجز در شاهنامه» غلامعلی فلاح (1385)؛ «کارکرد رجز و رجزخوانی در شاهنامه و گرشاسبنامه» کتایون مرادی و محمود صلواتی (1391) و «اشارتی بر رجزخوانی در شاهنامه» بهرام پروین گنابادی (1369).