خلاصه ماشینی:
"وقتی که شرکت از سیستم قدیمی حسابداری استفاده میکرد،طرحهای تولید با در نظر گرفتن ظرفیت ماشین آلات و نیروی کار تنظیم میشد که در نیتجهء آن انبوهی از کالاهای در جریان ساخت در واحد تولیدی انباشته میشد.
برای اندازهگیری باید وزن هر واحد محصول را که در زنجیرهء تولید حاصل میشود،میتواند در هر لحظه از زمان با سایر زمانها تفاوت شایان داشته باشد،داشتن مبنای مشترک ارزیابی عملکرد در ارزیابی ارزش و بازده کار کارگاه و مقایسه میروند کار در طول زمان از اهمیت ویژهای برخورداراست(جدول شماره 1) (به تصویرصفحه مراجعه شود) از آنجا که مدیریت تولید با مباحث حسابداری از قبیل هزینهء مستقیم نیروی کار در ساعت با هزینهء پولی آن آشنا نیست.
دو مورد استثنا بر این وضع وجود دارد: *برای کالاهای در جریان ساخت(چه در مورد اجزاء و چه در مورد قسمت نصب)هیچ نوع هزینهای تبدیلی در نظر گرفته نمیشود؛زیرا در تمام دورهها هزینهء تبدیل،ثابت فرض میشود.
- JV به همین ترتیب،هزینهء نیروی کار و تبدیل را برای بخشهای قسمت نصب،به حساب کالای در جریان ساخت در زمان وقوع هزینه،نمیگذارند؛اما آن را به حساب کالای ساخته شده در زمانی که به صورت یک واحد تکمیل شده درآمد است، میگذارند.
یک بار دیگر،نظر به این که تولید خارج شده از قسمت نصب فقط به کالاهایی گفته میشود که از هر نظر بیعیب و نقص باشد،هر تفاوت بین ارقام واقعی و استاندارد را باید در حسابهای نوسان ثبت کرد که به حساب کالاهای فروخته شده نوشته میشود(5- JV ).
همچنین،کوهی از موجودی وجود ندارد که حسابداری ویژهای برای آن ضرورت یابد و اعتبار به جای آن که به فعالیتهای تولیدی داده شود به محصول تولید شده داده میشود."