چکیده:
مدتها پیش از تشکیل دولت صفوی،سرزمین گیلان به دو بخش بیهبیش و بیهپس تقسیم شده بود. بیهپیش به بخش شرقی سفید رود،به مرکزیت لاهیجان، گفته میشد که حکومت آن در دست خاندان کارکیا بود.بیهپس نیز به بخش غربی سفید رود،به مرکزیت رشت،گفته میشد که حکومت آن در دست خاندان اسحاقیه بود.سادات کارکیا پس از سقوط ایلخانان درصدد کسب قدرت و تسلط بر گیلان به خصوص بخش شرقی سفید رود(بیهپیش)برآمدند و توانستند از سال 967 تا 0001 هـ.ق بر این منطقه حکومت کنند. آخرین فرد این خاندان خان احمد خان(خان احمد دوم)،معاصر با شاه طهماسب،شاه اسماعیل دوم، شاه محمد خدابنده و شاه عباس اول بود.در این مقاله که با عنوان خان احمد گیلانی و شاه عباس اول تهیه شده،با تکیه بر منابع اصلی،علل،چگونگی و نتیجه قیام خان مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"اقدامات خان احمد در طغیان علیه شاه عباس خان احمد در پنج سال آغازین سلطنت شاه عباس، با استفاده از آشفتگی اوضاع ایران و بهرهگیری از پیشینهی حکومتی و نفوذ مذهبی و اجتماعی محلی، و به منظور حفظ حکومت محلی خود و مقاومت و مخالفت در برابر سیاست تمرکزگرایانهی شاه عباس، دست به اقداماتی زد و به عنوان یک رقیب سیاسی- مذهبی حاکمیت دولت صفوی بر گیلان را به چالش کشید.
اما پس از سرکوب قیام یعقوب خان ذو القدر و بازگشت از فارس نامهی تهدیدآمیزی،توسط مرشد قلی سلطان قوجیلو مشهور به چهار گاو،برای خان احمد فرستاد مبنی بر این که به محض دریافت نامه بدون هیچ بهانهجویی امرای فراری را تحویل دهد؛در غیر اینصورت منتظر لشکرکشی شاه به گیلان باشد.
از آنجا که خان احمد در همین ایام وزیر خود خواجه حسام الدین را به دربار عثمانی فرستاده و ضمن درخواست کمک،قول واگذاری بخشی از قلمروش به عثمانی و همکاری با آنان برای حمله به قزوین را داده بود،میتوان به عدم صداقت گفتار و عمل وی در عرصهی سیاست،به خصوص در موضوع مخالفت با اقدام شاه عباس در صلح با عثمانی بیشتر پی برد.
33 خان احمد پس از فرار به شروان،بار دیگر در شعبان سال 0001 سفیری به نام نعمت به مسکو فرستاد و طی نامهای جریان حملهی شاه عباس به گیلان و فرار خود به شروان را نوشته بود و اظهار امیدواری کرده که چون دخترش نامزد پسر شاه عباس است ممکن است دوباره به گیلان بازگردد و از تزار روس درخواست کرد که در هنگام مراجعت کشتیهای وی از آبهای روسیه، مأموران آن دولت ممانعت نکنند."