خلاصه ماشینی:
"اخیرا که پروندهام را دیدم متوجه شدم کسی که رئیس کار گزینی بوده نوشته است که فلانی اجازه اجتهاد دارد و این دیگر نیازی به تأیید ندارداما معاونش پاسخ داده بود:خیر برای موارد اینچنینی حتما باید سازمان تبلیغات تأیید کند.
اوجبی:راجع به جلساتی که منتهی به نوشتن کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم شد،توضیحی بفرمایید و بفرمایید که شما در این زمینه چه نقشی داشتید؟ استاد حائری:من و حاج آقا عز الدین قرار گذاشته بودیم راجع به بعضی از احادیث که جنبهء استدلالی داشت و بیشتر از حضرت امام رضا(ع) و حضرت امام علی(ع)بود بررسی کنیم و ببینیم با اصول فلسفه انطباق دارند یا نه.
اما آن چیزی که معمول بود این بود که من تابستانها که تعطیلی و فراغت بود،درسهای مربوط به پاییز را مینوشتم-چون پنجشنبهها هم به اندازهء خودش کار و مشغله وجود داشت و فرصت نمیشد-مسئلهء دیگر این که بعضی از آقایان که الان جزو آیت اللهها هستند-حداقل دو نفر از آنها را الان به خاطر دارم-درسها را هر شب مینوشتند و جاهایی از نوشتهها را خالی میگذاشتند و تابستانها میآوردند و به من میدادند که برایشان پر کنم.
ایشان فهرست نوشت و آقای گلچین فکر (به تصویر صفحه مراجعه شود) میکرد چون این را آقای نفیسی نوشته است هیچ ایراد و اشکالی ندارد، مقدار زیادی از یاددشتهای نفیسی را که چاپ نشده بود،روی اعتقادی که به کارهای او داشت،در جلد پنجم نشریه دانشگاه تهران چاپ کرد در دویست صفحه حدود هزار و پانصد مجموعه را با عنوان کتابهای خطی کتابخانهء مجلس معرفی کرده است و اسم نفیسی را هم نیاورده است و از پیش خود شمارهای به آنها داده است همه غلط."