چکیده:
(مخصوصا شاه سلیمان سلطان حسین)اندک اندک نشانههایی از آگاهی اجمالی برخی از دولتمردان ایرانی از نظام جمهوری در پارهای کشورهای اروپایی به چشم میخورد.در روزگار صفویه،روابط ایران و اروپا وارد مرحلهای تازه شد.طبیعتا صفویان میبایست از رهگذر پیوندهای جدید با اروپاییان، آگاهیهایی راجع به نظامهای سیاسی آن سرزمین کسب نموده باشند.اما صفویان عمدتا به شکلی قالبی،نظامهای سیاسی اروپا را نیز(همچون دیگر نقاط جهان)نظامهایی پادشاهی میپنداشتند و تا اواخر روزگار صفویه،اینان از وجود نظامهای غیر پادشاهی،به ویژه نظام جمهوری،در اروپا بیخبر بودهاند.تنها در زمان آخرین پادشاهان این سلسله
خلاصه ماشینی:
63دلیل دوم نیز چندان بیارتباط با علت نخست نیست؛زیرا هلندیهایی که به ایران میآمده،یا در این کشور مقیم بودهاند(از جمله اعضای کمپانی هند شرقی هلند)،به گفته شاردن،نه تنها هیچ گاه دربارهء نظام جمهوری کشور خود اطلاعات در اختیار ایرانیان نمیدادند،بلکه همواره وانمود میکردند که دارای نظام پادشاهی هستند،تا سخنی بر خلاف آداب و سنتهای متداول ایرانی نگفته باشند.
نمونهء برجسته(اما ناشناختهء)این افراد،منشی گمنامی از اواخر عهد صفویه (ظاهرا دوران شاه سلطان حسین)است که مجموعهای از اسناد آن روزگار،به خصوص نامههای شاهان صفوی به فرمانروایان کشورهای دیگر را در کتابی مستقل گرد آورده است.
یادداشتهای او در کنار نامهای که ظاهرا از طرف شاه سلطان حسین صفوی به والی و نیز (در اصل نامه:وندیک)نوشته شده است،نشانهء پرس و جوی او از اشخاص مختلف برای آگاهی از نظام حکومتی متداول در ونیز است.
94» توضیحات نویسنده نامبرده در کنار برخی از نامههای شاهان صفوی به دولت هلند یا حاکمان هلندی مستعمرات جنوب شرق آسیا، نیز نشانهء آگاهی او از وجود حکومتی مردمی در هلند است،هر چند نام چنین حکومتی(جمهوری)در ایران آن روزگار متداول نبوده است.
این نظام نیز برای ایرانیان پدیدهای ملموس و مأنوس بود و تا حدودی حق داشتند تصور کنند که همهء کشورهای جهان(از جمله کشورهای اروپایی)براساس نظام پادشاهی نیز اشاره کرده است،به گردن خود اروپاییان(اروپاییانی که به ایران میآمدند)،به ویژه هلندیها انداخت که نه تنها تلاشی برای شناساندن جمهوری کشورشان(به عنوان نمونهء برجستهء جمهوری در آن زمان)به ایران نکردند،بلکه برعکس معمولا تلاش میکردند وانمود کنند که هلند هم کشوری پادشاهی است.