خلاصه ماشینی:
"مسئله اول: یکی از مسایل مربوط به عدم و معدوم، این است که عدم، منقسم نمیشود به ثابت و منفی و به عبارت دیگر، هر چیزی که معدوم است، خواه ممکن باشد و خواه ممتنع، نیست محض و منفی است و همانطور که وجود درباره او صادق نیست، ثبوت هم درباره او صادق نیست و به عبارت دیگر، زیادت مغایرت ماهیت با وجود، فقط در ذهن است و بس.
اما این بحث، صرفا جنبه لفظی ندارد و از آنچه در شروع این بحث گفتیم و با گفتههای متکلمین نیز وفق میدهد، معلوم میشود که این بحث، مربوط است به مغایرت و انفکاک ماهیت از وجود در ظرف خارج، پس جدا جنبه معنوی دارد و مقصود از آن، این است که آیا ماهیات ممکنند در عین این که معدوم هستند، به گونهای باشند که منشاء برخی آثاری باشد و مرتبهای از مراتب نفسالامر را اشغال کردهاند یا نه؟ مسئله دوم یکی دیگر از مسایل مربوط به عدم و معدوم، این است که آیا بین وجود و عدم، واسطهای هست یا نه؟ در مسأله اول، عقیده معتزله را بیان کردهایم، که معدوم بر دو قسم است: 1- معدوم ثابت، که عبارت است از کلیه معدومات ممکن، که گرچه موجود نیستند ولی ثابت هستند."