چکیده:
«فرهنگ سازمانی » یکی ازجدیدترین واژه های ادبیات مدیریت است که درسالهای اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان وصاحب نظران مدیریت قرار گرفته است . اوچی (Ouchi) پیترز وواترمن ( Peters and Waterman) در پرفروش ترین کتابهایشان بر اهمیت فرهنگ سازمان به عنوان شرط موفقیت سازمانها تاکید کرده اند.پژوهشگران درزمینه فرهنگ سازمانی معتقد هستند که نسبت فرهنگ به سازمان مانند نسبت شخصیت است به فرد واعتقاد دارند که برای ایجاد بالندگی درافراد جامعه باید درزمینه شخصیتی آنها کاوش صورت گیرد. براین اساس برای ایجاد بالندگی سازمانی که منجر به بالندگی جامعه می گردد باید در فرهنگ سازمان تحقیق شود. اصولا، فرهنگ به روش درک انسان ازمحیطی که درآن زندگی می کند اشاره دارد ومعرف دیدگاهها و رفتار است . فرهنگ در برگیرندة مفهومی اخلاقی است که برای هرگروه مرز بین درست وغلط و یا خوب وبدراتعیین می کند، وبه طور کلی فرهنگ برنحوة تفکر ورفتار مدیریت وکارکنان اثر می گذارد. اگر بپذیریم که انسان امروزی نمی تواند جدا ازنهادها وسازمانها متشکل ازهم نوعان خود زندگی نماید، پس باید قبول کرد که بخش زیادی ازرفتارهای وی ازاین سازمانها سرچشمه گرفته است . اگر قوانین و مقررات موجود در سازمانها به رفتار رسمی کارکنان شکل بدهد، فرهنگ سازمانی رفتار غیر رسمی کارکنان رادیکته می کند. [٧] در این مقاله که از روش مطالعات کتابخانه ای و جستجوی مطالب بصورت الکترونیک بهره برده است ، سعی بر این است تا نسبت به بررسی عوامل فرهنگی موثر بر بهره وری در سازمانهای ایران پرداخته و پیشنهاداتی در خصوص این مورد ارائه نماید. سوال اصلی پژوهش : آیا فرهنگ سازمان نقش موثری در ارتقاء بهره وری در سازمانهای ایرانی خواهد داشت ؟ سوال فرعی: نقش چه عواملی در شکل دهی به فرهنگ سازمانهای ایرانی برجسته تر می باشد؟
خلاصه ماشینی:
بنابراين موفقيت بکارگيري شيوه هاو تکنيک هاي مديريت متضمن ايجاد پلي محکم و 1 -Public Culture 2-Pluralism استوار بين اين روشهاو فرهنگ و راه و رسم زندگي در هر جامعه و هر نظام اجتماعي است و اگر بپذيريم که ويژگي هاي فرهنگي جوامع مختلف با يکديگر تفاوت دارد، مي توان ادعا کرد که رفتار ها،عملکرد ها و حتي هدف زندگي آنها نيز از تفاوتهاي چشمگيري برخوردار است .
باورهاي اساسي کارکنان سازمانهاي مترقي رامي توان به صورت زير خلاصه نمود: ١ـاعتقاد به بهترين بودن ٢ـاعتقاد به مهم دانستن جزئيات کار وخوب انجام دادن آن ٣ـاعتقاد به اهمّيت يکايک افراد ٤ـاعتقاد به کيفيت عالي فرآورده وخدماتي که همراه آن است ٥ـاعتقاد به آنکه بيشتر اعضاي سازمان بايدنوآور باشند ودرنتيجه آماده باشند که ازناکامي پشتيباني کنند ٦ـاعتقاد به اهمّيت حالت غير رسمي به منظور بالا بردن ميزان تماس وارتباط ميان افراد سازمان ٧ـاعتقاد به پذيرفتن اهميت رشد ومنافع اقتصادي فضا (جّو)سازماني ٢ يکي ديگر از مفاهيم مرتبط با فرهنگ سازمان ، جّو سازمان است .
اگر مديريت تصميم به تبديل اين جوسازماني مناسب ودرعين حال شکننده ، براي رسيدن به يک فرهنگ ممتد ودائمي، جهت موفقيت سازمان بگيرد، درآن صورت براي بهبود تمرکز دراين خصوص مي بايست به هفت عامل زير توجه نشان دهد: ١-وضوح سازماني ٣: به درجه اي که اهداف وبرنامه هاي سازمان ، توسط اعضاي آن به وضوح درک شده وبه افزايش نسبت احساس دخالت کارکنان درتنظيم اهداف وروش هاي برنامه ريزي ورويه هاي اداري اشاره دارد.