چکیده:
اصل خاتمیت،از ضروریات دین اسلام و انکار آن،مستلزم انکار نبوت نبی خاتم صلی الله علیه و اله میباشد.سخن این نوشتار سر خاتمیت،تبیین و تحلیل رویداد مذکور است.چرا خاتمیت اتفاق افتاد و باب وحی بر روی بشر بسته شد و چرا ارتباط وحیانی آدمیان با عالم برین قطع گردید؟ در پاسخ این پرسشها و دیگر چالشهایی که خاتمیت فراروی مسلمانان نهاده،محققان و دینپژوهان مسلمان تبیینهای گوناگونی ارائه داده و اسرار و رموز متعددی را یادآور شدهاند.از میان اسراری که برای خاتمیت ذکر شده،مسئلة رشد و بلوغ فکری بشر در دورة ختم نبوت است.
این نوشتار رشد و بلوغ عقلی بشر را در این دوره پی گرفته و به بررسی نقش آن در خاتمیت پرداخته و نیز دیگر مسائل وابسته به آن،از جمله مسئلة فرایند تثبیت وحی و سلامت قرآن را باز نموده است.
خلاصه ماشینی:
"ج)آیا قرآن از فزونی و کاستی پیراسته است و دگرگونی در آن رخ نداده است؟ این پرسش خود به دو پرسش دیگر منحل میگردد: 1-آیا وحی(قرآن)در عهد رسول خدا صلی الله علیه و اله،در میان مسلمانان انتشار یافته و تثبیت گردیده است؟ 2-آیا پس از تثبیت آن،دچار تحریف نشده است؟ بدیهی است که مسئلة فرایند تثبیت وحی و در پی آن،سلامت قرآن از تحریف دو امر عمدهای است که نمیتوان آن را در رشد و بلوغ عقلی و در کل،در تبیین خاتمیت نادیده گرفت و به نقش اساسی آنها توجه نکرد؛زیرا پرسش عمده در خاتمیت،آن است که چرا با وجود آنکه آدمیان نیازمند وحی و هدایتاند، باب وحی مسدود و ارتباط وحیانی بشر با عالم برین قطع گردیده است؟ اسرار و رموزی که برای خاتمیت ارائه شده است،جملگی در صدد رفع همین چالش و اثبات این امر است که با در دست داشتن وحی و سلامت آن،کمال دین در رفع نیازمندیهایی که مربوط به امر هدایت بشر میباشند و نیز وجود شارحان و مفسران معصوم و تفسیرهای معصومانة به جا مانده از آنان،در حقیقت باب حظ و نفع از وحی،گشوده است و از این نظر بشر دورة پس از رحلت رسول خاتم صلی الله علیه و اله همانند کسانی است که در حضور آن حضرت و از نور حضور و وجود او مستفیض گشته و پیوسته بر آنان وحی میبارد و بدینسان بستر هدایت،برای نوع ابنای بشر فراهم است و نیاز به بعثت پیامبر و شریعت جدیدی نمیباشد."