خلاصه ماشینی:
"قوانینی که راجع بجسم است عبارت از تعیین حقوق و حدود است که عقلا و حکمای یک ملت در طبق باقتضای وقت و حیثیت ملیة و هیئت جامعه خود بعنوان مدنی و سیاسی وضع میکنند چگونه که روح و جسم بهم مربوطند و وجود یکی بیدیگری محال است.
همه مساعی انسانی از استخلاص تبعیت این دو ریاست مطلقه ادله اثبات عبودیت خود میباشند بنیآدم قولا قادر است منکر نفوذ راحت و زحمت بشود و در عدم تبعیت خود باقی هر چه میخواهد بگوید.
این قانون که حکماء او را سعادت و نیکبختی و برکات مینامند و معنی او چنانکه گفتیم عبارت از ترتیب تشخیص درجات حقوق و درجات حدود است در میان هر ملت که وضع شود انوار درستی قول،نیکوئی فعل،اطمینان مال و جان و حفظ شرافت و عرض و ناموس،محبت عامه،مساوات تامه انتشار فرهنگ،معنی تدین،وطن پرستی،پادشاه دوستی،سادهگی در وسائل زندگی، ترقی صنایع داخلی،روقن بازرگانی داخلی و خارجی،پیشبندی نفوذ اجانب،بسط امور کشاورزی و سدبندی،سرحد وظیفه متنفذین آفاق و انفس را منرو مینماید."