خلاصه ماشینی:
"بنابراین باید عطف توجه شود در مواردی که اقرار بیاثر است چند مورد است چه آنکه نمیتوان علی الاطلاق حکم بصحت و اعتبار اقرار نمود لذا توضیح داده میشود: از خبر اقرار العقلاء معلوم میگردد که اقرار مجنون و محجور و سفیه بیاعتبار است همجنین اقرار صغیر غیر بالغ هم بیاعتبار است زیرا بلوغ و عقل شرط صحت اقرار است و چون صغیر ممنوع التصرف در اموال خود میباشد لذا اقرار او بیاعتبار است بر خلاف عامه که اقرار صغیر را با اذن ولی صحیح و معتبر دانستهاند ولی محققین از علماء مطلق اقرار صغیر را بیاثر و بیاعتبار دانستهاند و لو با اذن ولی باشد دلیل آنها این استکه کسی میتواند اقرار نماید که سلطنت بر مالش داشته باشد و صغیر سلطنت بر مالش را ندارد.
یکی از مواردیکه اقرار بیاعتبار است اقرار وکیلی بر ضرر موکل است که بیاثر است مگر آنکه در وکالتنامه حق اقرار بوکیل داده شده باشد و الا چون وکیل مالک نیست بقاعده من ملک شیئا ملک الاقرار به اقرار بر ضرر موکل بیاعتبار است و اظهارات محاکماتی اقرار نیست و علی ای حال اقرار کسی معتبر است که سلطنت بر مقربه داشته باشد و اقرار گاهی برای اثبات امر است گاهی مبنی بر نفی است مثل اینکه از صاحب پول سؤال نمایند این پول از تو هست یا خیر مشار الیه نفی نماید بگوید از من نیست البته ضرری است که در اثر اقرار بنفی بخود زده است که اگر بعد از نفی استحقاق خود مجددا اقرار اثباتی نماید بگوید پول از من است از او قبول نمیشود و داخل در اقرار بعد الانکار است و لکن اقرار نفی داخل در عمل نمودن به خبر اقرار العقلاء و عمومات اقرار نیست زیرا خبر نبوی شامل اقرارهای ضرری اثباتی است که اقرار سبب ضرر میشود و مقرله را مذعن بحق او شده ولی اقرار بنفی اذعان بحق مقرله نخواهد بود."