خلاصه ماشینی:
"وی از اشیای سرمستکننده،که تنها برای یک سرخوشی کوتاه مدت مصرف میشود،بهره میبرد،آن را به عنوان کولاژ در نقاشی خود به کار میگیرد و،در نهایت،با این عناصر،عالم کیهانی،پرندههای بهشتی و دنیای برگها را میآفریند و بدین ترتیب مفهومی پایدار را خلق میکند.
در آثار این هنرمند،قرصها و برگهای مخدر،تبدیل به اشیایی میشوند که خصوصیت ماندگاری دارند؛و این در حالی است که ذات داروهای مخدر در لحظه کاملا گذراست و توهمی پوچ را تنها برای اندک زمانی خلق میکند.
هنر میتواند در عین داشتن تمامی تناقضات،حاوی موضوع و هویتی سالم باشد،چنانچه در تصدیق این امر، فرد توماسلی تجربهای را بازگو میکند: "در دورهای شروع کردم به تصویرسازی از اشیا و اجسام گوناگون و بعد زمانی که کارها به تعداد قابلی توجهی رسید و خیلی از تصاویر را روی هم قرار دادم و آنها را به نحوی ناهمگون به هم چسبانیدم،در حالی که مردم تصور میکردند کارها با یکدیگر در تناقضاند."