چکیده:
حکیم الهی صدر المتألهین-محمد شیرازی معروف به ملا صدرا-(م 1050 ق)از نادر فیلسوفانی است که در کنار به کارگیری عالمانهء اصول و ادلهء عقلی،از ادلهء نقلی «آیات قرآن و احادیث ائمهء معصوم(ع)»نیز غافل نمانده بلکه اساس بنیان حکمت متعالیه و نظام فلسفی خود را بر تلفیق این ادله و تطبیق اندیشمندانهء آنها نهاده و در این راه با نوآوری،ابداع و روشهای ابتکاری،فصلی نو در فلسفهء اسلامی و نگرشی تازه در اندیشههای کلامای،تفسیری و روایی شیعه پدید آورده است. آنچه نویسنده به دنبال تبیین و تحقیق آن است،بررسی مبانی و روشهای ملا صدرا در به کارگیری،نقد،شرح و تبیین دلالت متون روایی در خلال آثار متعدد و ارزشمند اوست؛آثاری مانند«اسفار اربعه»،«تفسیر القرآن الکریم»،«رسالهء سه اصل»....و به ویژه«شرح اصول کافی».ملا صدرا جز با تمسک به مرویات معصومان(ع)و بهره گرفتن از آنها به عنوان دلیل مستقل،یا مؤید دلیل عقل، توفیقی در ارائهء اندیشههای بلند خود نمییافت،درک این مهم وجه تمایز اصلی ملا صدرا با فیلسوفان پیش از اوست.البته ملا صدرا با تفکر نقادانهء خود بهتر از هرکسی میدانست که ضعف اسناد،جعل و وضع،تحریف و تغییر در متون،تقطیع عبارات،نقل به معنا و...،استدلال به روایات را با دشواریهای فراوانی مواجه میسازد و مهمتر از همه،کشف و تبیین دلالت احادیث نیاز به بینشی ژرف و تسلطی کامل بر معارف اسلامی و مبانی علمی،عقلی و منطقی دارد.
خلاصه ماشینی:
"کشف دقایق و رموز کلام معصومان(ع) از امتیازات و تمایزات تحلیلها و تفسیرهای ملا صدرا در مورد متون روایی نسبت به آثار دانشمندان و شارحان پیش از خود ژرفنگری و تیزبینی او در رسیدن به لباب معارف مصعومان(ع)است،امری که هرمحقق منصفی از آن آگاه و بدان معترف است؛ برای نمونه،در اینجا به دو مورد از تصریحات محققان در مورد ویژگی ملا صدرای شیرازی اشاره میشود؛ علامه شعرانی-محقق برجستهء معاصر-که در علوم مختلف اسلامی ذوفنون و صاحب نظر بوده است و دستی طولانی در نقد و تحلیل روایات دارد،در تعلیقات ارزشمند خود بر«شرح اصول کافی ملاصالح مازندرانی»آورده است: «مردم قبل از صدر المتألهین بیشتر گمان میکردند که سخنان ائمه(ع)خطابی و مناسب فهم عامهء مردم است،ولی از زمانی که ملا صدرا احادیث اصول عقاید را شرح کرد،ثابت شد که تمام سخنان آنان(ع)برهانی و مبنی بر دقایق علم توحید است»(شعرانی،بیتا،ج 2،ص 482).
تزکیه؛مقدمهء تعلیم و تعلم شاید تصور و تلقی بسیاری از اندیشوران در جهان معاصر این باشد که فهم صحیح و دقیق متون اصولا هیچ ارتباط و نسبتی با نیت،انگیزه،روحیات و اخلاقیات پژوهشگر ندارد و هرفردی صرفا با برخورداری از توان عقلی و ابزار علمی میتواند به کنه مقصود متن و مراد نویسنده و گوینده دست یابد،حال با تسلیم در مقابل این فرضیه که البته چون و چراهای زیادی نیز در آن وارد است،باید گفت که مقولهء متون دینی و به ویژه متون اسلامی که منشائی وحیانی و معنوی دارد،این گونه نیست و درک فردی ناپارسا و نامهذب،هرچند در عالم و فرهیخته با درک اندیشمندی پارسا و متقی از مضامین معنوی و عرفانی قرآن و حدیث یکسان و همانند نیست و مسلما آلودگیهای نفسانی و نیات پلید و شیطانی مانند غباری دیدگان پژوهشگر و محقق را بر حقایق معارف الهی خواهد بست و بدین جهت همواره در قرآن کریم،روایات معصومان(ع)و آثار اندیشوران بزرگ اسلامی بر تهذیب نفس و تزکیهء روح و جان از گناهان و معاصی و کسب ملکهء تقوا به عنوان ابزاری خطیر و ضروری برای کشف حقایق معارف از خلال متون دینی تأکید شده است."