چکیده:
یکی از شرحهای مشهور نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید معتزلی است. شرح ابن
ابی الحدید به لحاظ ادبی و تاریخی ممتاز است و بایستی بدین ویژگیها معرفی شود. ابن
ابیالحدید در شرح خود افزون بر انجام تفسیرهای معمول در حوزه مفردات و جملات
نهج البلاغه ـ که غالبا رنگ بلاغی و کلامی هم دارد ـ از راههای مختلف اصالت نهج
البلاغه را اثبات کرده است. برخورد ایجابی با اصیل بودن نهج البلاغه و در نتیجه نشان
دادن برتریهای کلام علی(ع) بر سخنان سخنوران مهم عرب، تحلیل کلام علی(ع) با
استفاده از قاعدههای ادبی و به عبارتی استناد به وحدت سبک و اسلوب در نهجالبلاغه ـ
در عین قائل بودن به تواتر بخشهایی از این کتاب ـ و طرح شبهههای وارد شده بر
نهجالبلاغه و پاسخگویی به آنها، از جمله راههایی است که ابن ابی الحدید در اثبات
اصالت نهج البلاغه پیموده است. این مقاله بر آنست که مهمترین کوششهای ابن ابی
الحدید را در زمینههای یاد شده بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
برخورد ایجابی با اصیل بودن نهج البلاغه و در نتیجه نشان دادن برتریهای کلام علی(ع) بر سخنان سخنوران مهم عرب، تحلیل کلام علی(ع) با استفاده از قاعدههای ادبی و به عبارتی استناد به وحدت سبک و اسلوب در نهجالبلاغه ـ در عین قائل بودن به تواتر بخشهایی از این کتاب ـ و طرح شبهههای وارد شده بر نهجالبلاغه و پاسخگویی به آنها، از جمله راههایی است که ابن ابی الحدید در اثبات اصالت نهج البلاغه پیموده است.
با این وجود، پس از ابن خلکان، عدهای از متأخران پس از او تا معاصران، بدون تحقیق کافی در اطراف سخنان وی صرفا به نقل سخن ابن خلکان پرداخته و به تشکیکهای او دامن زدهاند (از جمله نکــ : ذهبی، سیر اعلام النبلاء، 17/589، میزان الاعتدال، 3/124؛ یافعی، 3/55؛ ابن حجر عسقلانی، 4/223؛ زرکلی، 5/89؛ فرید وجدی 4/260)، اما در بیپایگی تشکیکهای علمای اهل سنت همین بس که تصور کردهاند که نویسنده نهج البلاغه سید مرتضی است، با وجود آنکه در خصوص تالیف نهج البلاغه به وسیله سید رضی، دلایل قطعی وجود دارد که محققان در آثار خود به آن پرداختهاند (نکــ : حسینی خطیب، 1/103؛ جعفری، 2/299ـ303؛ دوانی، 102ـ106؛ عرشی، 20ـ27).
1ـ5ـ استدراک کلام علی(ع) در شرح نهج البلاغه از آنجا که ابن ابی الحدید در شرح خود به منابع و مأخذی تکیه کرده که بیشتر آنها متعلق به دورههای قبل از سیدرضی یا معاصر او بوده است، وی توانسته به اصل اکثر خطبهها و نامهها و سخنان امام علی(ع) دست پیدا کند و گاه در شرح خود به بیان کامل خطبه و یا نامه بپردازد و احیانا از تصرفات سید رضی در تقطیع یا ترکیب برخی از خطبههای نهج البلاغه خبر دهد.